استراتژی امنیت سایبری در حوزه IT از یک دغدغه، به یک عنصر اساسی در حفظ امنیت هر کسب و کار تبدیل شده است. همانطور که وابستگی ما به پلتفرم های دیجیتال افزایش می یابد، بیشتر در معرض یک چشم انداز گسترده و در حال تحول از تهدیدات سایبری قرار می گیریم. بنابراین، استراتژی امنیت سایبری قوی ، یک ضرورت است. در ادامه بررسی خواهیم کرد که یک استراتژی امنیت IT شامل چه مواردی است ، چرا حیاتی است و چگونه یک استراتژی امنیت سایبری انعطاف پذیر و مقاوم ایجاد کنیم که کسب و کار شما را محافظت کند.
استراتژی امنیت سایبری چیست؟
استراتژی امنیت سایبری ، فقط یک پروتکل دفاعی نیست بلکه یک طرح جامع برای افزایش انعطاف پذیری سازمان در برابر حملات سایبری است. استراتژی امنیت سایبری مسائل مختلفی از امنیت اطلاعات را پوشش می دهد، از جمله حفاظت از داده های حساس و مدیریت دسترسی کاربران تا تقویت زیرساخت IT و تضمین رعایت مقررات مربوطه.
استراتژی امنیت سایبری اهداف امنیتی سازمان را به سیاست ها، فرآیندها و فناوری های عملی تبدیل می کند و چارچوبی منسجم برای مدیریت خطرات سایبری فراهم می کند. در حالی که استراتژی ها به دلیل تفاوت در اندازه، صنعت یا ماهیت دارایی های دیجیتالی هر سازمان می توانند متفاوت باشند، اصول خاصی همیشه ثابت هستند. این اصول شامل شناسایی تهدیدات و آسیب پذیری های احتمالی، اجرای اقداماتی برای جلوگیری و تشخیص حملات و ایجاد مکانیزم های قوی پاسخ به حوادث است. یک استراتژی با طراحی دقیق، همچنین اهمیت رفتار انسانی در حفظ امنیت سایبری را در نظر می گیرد. با استفاده از برنامه های آموزشی و آگاهی بخشی منظم، اطمینان حاصل می شود که کارمندان با آخرین تهدیدات و بهترین شیوه ها برای استراتژی های امنیت اطلاعات به روز می شوند. با توجه به ماهیت پویای دنیای دیجیتال، یک استراتژی امنیت سایبری همیشه یک سند پویا است. این سند پویا نیاز به بازبینی و به روز رسانی منظم دارد تا با تهدیدات جدید، پیشرفت های فناوری و اهداف سازمانی سازگار شود. استراتژی امنیت سایبری پویا با استراتژی کسب و کار گسترده هماهنگ است و به سازمان ها این امکان را می دهد که نوآوری های دیجیتالی را بدون به خطر انداختن امنیت، دنبال کند.
یک مقاله با موضوع “آزمایش نفوذ ” بخوانید: “بهترین ابزارهای تست نفوذ“
ماهیت حملات سایبری
برای آشنایی با امنیت سایبری، درک ماهیت و شناخت انواع مختلف حملات سایبری از اهمیت بسزایی برخوردار است. علاوه بر آن، این شناخت، آمادگی لازم در برابر تهدیدات دیجیتالی را فراهم می کند. حملات سایبری اقدامات بدخواهانه ای هستند که به صورت دیجیتالی انجام می شوند، که اصلی ترین هدف آنها سیستم های اطلاعاتی، زیرساخت ها، شبکه های کامپیوتری یا دستگاه های شخصی فرد یا سازمان است. این حملات به قصد سرقت، تغییر یا نابودی داده های حساس کاربر هدف است که اغلب منجر به آسیب های شخصی، مالی یا اعتباری قابل توجهی می شوند. انگیزه های چنین حملاتی بسیار متفاوت است، از سود مالی و جاسوسی در شرکت ها تا اختلال در امور سیاسی و کینه جویی شخصی.
در عصر دیجیتال فعلی، هیچ موجودی از این تهدیدات در امان نیست. چه یک شرکت چند ملیتی، یک سازمان غیر دولتی یا یک کاربر فردی باشد، هر موجودی که به دنیای دیجیتال متصل است، یک هدف بالقوه است. تهدیدات سایبری متنوع هستند، شامل روش های مختلف حمله، که هر کدام نیازمند استراتژی های دفاعی خاص خود هستند.
- فیشینگ(Phishing): این یک حمله فریبنده است که در آن مجرمان سایبری به صورت نهادهای قانونی ظاهر می شوند تا افراد را فریب دهند که اطلاعات حساس، مانند رمزهای عبور یا شماره های کارت اعتباری را افشا کنند. حملات فیشینگ اغلب از طریق ایمیل انجام می شوند اما ممکن است از طریق پیام های متنی یا تماس های تلفنی نیز انجام شوند.
- باج افزار(Ransomware) : در یک حمله باج افزار ، بدافزار داده های قربانی را رمزگذاری می کند. سپس حمله کنندگان از قربانی باج می خواهند تا کلید رمزگشایی را در ازای آن بدهند.
- از دسترس خارج کردن سرویس ها(DDoS) : در یک حمله DDoS، چندین کامپیوتر مختلف که قربانی نرمافزار مخرب شدهاند، با تولید ترافیک بالا به مقصد یک سرور، شبکه یا وب سایت را غرق می کنند و باعث می شوند که این سرویس ها برای کاربران از دسترس خارج شوند.
- حملاتMan-in-the-Middle (MitM) : در اینجا، حمله کننده به طور مخفیانه ارتباط بین دو طرف را که فکر می کنند مستقیماً با یکدیگر در ارتباط هستند، رهگیری می کند و آن را تغییر می دهد.
- : SQL Injection در این حمله، مهاجم با استفاده از کد SQL مخرب، به دیتابیس دسترسی پیدا کرده و اطلاعاتی را که معمولاً نباید نمایش داده شوند، به نمایش در میآورد. هدف نهایی این حمله، سرقت اطلاعات حساس یا به دست آوردن دسترسی به سیستم است.
- حملاتZero-day : این حملات هنگامی رخ میدهند که هکرها قبل از پیادهسازی یک پچ یا راهحل، آسیبپذیری نرمافزار را شناسایی میکنند و از ضعف آن سوء استفاده میکنند. برنامه راهبردی امنیت سایبری باید برای جلوگیری، شناسایی و پاسخگویی به این حملات، اقدامات لازم را انجام دهد.
درک این حملات و مکانیزم های آنها قدم اول برای ایجاد یک استراتژی امنیت سایبری انعطاف پذیر است. این استراتژی به سازمان ها امکان می دهد تهدیدات احتمالی را پیش بینی کنند، آسیب پذیری ها را شناسایی کنند و اقدامات امنیتی مناسب را برای دفاع در برابر این حملات دیجیتالی، اجرا کنند.
پیامدهای حملات سایبری: تأثیر بر کسب و کارها
پیامدهای حملات سایبری فراتر از قطع خدمات دیجیتالی یا سرقت داده ها است. این حملات می توانند تمام جنبه های یک کسب و کار را تحت تأثیر قرار دهند و آسیب های گسترده و گاهی اوقات ماندگاری به آن ها وارد کنند. شناخت این تأثیرات برای درک اهمیت یک برنامه استراتژیک امنیت سایبری، ضروری است.
پیامدهای احتمالی حمله سایبری عبارتند از:
- ضررهای مالی: ضرر مالی ممکن است فوری ترین و ملموس ترین تأثیر یک حمله سایبری باشد. این زیان ها می توانند چند جانبه باشند و همه چیز از سرقت مستقیم پول یا مالکیت معنوی ارزشمند تا هزینه های تلاش برای بازیابی را در بر بگیرند. برای مثال، کسب و کارها ممکن است برای پاسخ به حادثه، تعمیر سیستم، بازیابی داده ها و تقویت امنیت پس از حمله، نیاز به سرمایه گذاری داشته باشند. در صورتی که حمله منجر به نقض مقررات شود، ممکن است شرکت ها همچنین با هزینه های حقوقی و جریمه هایی روبرو شوند.
- اختلال در عملیات: حملات سایبری اغلب منجر به اختلال قابل توجه ای در عملیات کسب و کار می شوند. این اختلال میتواند از عدم دسترسی موقت یک وبسایت به دلیل یک حمله DDoS تا وقفه های شدیدتری در سیستم ها که در آن دادههای حیاتی از دست میروند یا سیستمها آسیب میبینند، متفاوت باشد. چنین اختلال های عملیاتی میتواند منجر به کاهش بهرهوری و از دست دادن فرصتهای کسب و کار شود و در موارد بحرانی، حتی توانایی کسب و کار برای ادامه فعالیت را تهدید می کند.
- آسیب به اعتبار : اعتماد یک کالای ارزشمند در عصر دیجیتال است و یک حمله سایبری میتواند به اعتبار یک کسب و کار آسیب جدی وارد کند. اگر مشتریان احساس کنند اطلاعاتشان در اختیار یک کسب و کار ناامن است، ممکن است به جای آن ،شرکت دیگری را انتخاب کنند. جبران چنین آسیبهای اعتباری میتواند طولانی و هزینه بر باشد و نیازمند تلاش زیادی برای بازسازی اعتماد مشتری و بازگرداندن تصویر قابل اعتمادی از کسب و کار باشد.
- پیامدهای حقوقی و نظارتی: در پی یک حمله سایبری، کسب و کارها ممکن است با پیامدهای حقوقی و نظارتی روبرو شوند، به خصوص اگر حمله منجر به از دست دادن اطلاعات مشتری شود. بسیاری از حوزههای قضایی قوانین سختگیرانهای در حفاظت از دادهها دارند و نقض آنها میتواند منجر به جریمههای سنگین شود. علاوه بر این، مشتریان یا شرکای تجاری که تحت تأثیر این حملات هستند، ممکن است اقدام حقوقی علیه شرکت برای عدم حفاظت کافی از اطلاعاتشان انجام دهند.
- تأثیر استراتژیک بلندمدت: حملات سایبری همچنین میتوانند تأثیرات استراتژیک بر کسب و کار ها داشته باشند. حملات ممکن است آسیبپذیریهایی را در استراتژی یا عملیات کسب و کار نشان دهند، که نیازمند ارزیابی مجدد برنامههای کسب و کار است. علاوه بر این، منابع مورد نیاز برای بهبود و تقویت امنیت ممکن است سرمایهگذاریها را از ابتکارات استراتژیک منحرف کنند، که ممکن است رشد کسب و کار را مختل کند.
این اثرات ادامه دار، اهمیت یک استراتژی امنیت سایبری انعطاف پذیر و مقاوم را برجسته میکنند. یک برنامه امنیت سایبری که به خوبی برنامهریزی و اجرا شده است، داراییهای دیجیتال یک سازمان را محافظت میکند و از بروز تأثیرات احتمالی مالی، عملیاتی، اعتباری ، حقوقی یا استراتژیک جلوگیری میکند.
نقشه راه برای طرح استراتژی امنیت سایبری قوی
یک استراتژی امنیت سایبری قوی و موثر، از طریق برنامهریزی که جنبههای مختلف امنیت اطلاعات را در نظر می گیرد، شکل میگیرد. ساختن یک طرح نیازمند توجه به جزئیات است، از شناسایی تهدیدهای بالقوه تا ترسیم سیاستها و اقدامات امنیتی. در ادامه، مراحل استراتژی امنیت سایبری را شرح خواهیم داد.
مرحله ۱ – تجزیه و تحلیل اولیه و ارزیابی ریسک
مرحله اول در ایجاد طرح استراتژی امنیت سایبری، تجزیه و تحلیل اولیه و ارزیابی ریسک است. دید جامع نسبت به وضعیت دیجیتالی فعلی سازمان، سنگ بنای این فرآیند است. در اینجا عناصر حیاتی تجزیه و تحلیل اولیه و ارزیابی ریسک را شرح می دهیم:
۱. بررسی زیرساخت فناوری اطلاعات:شامل بررسی معماری شبکه، برنامههای استقرار یافته، روشهای ذخیرهسازی و مدیریت دادهها و اقدامات امنیتی است. این فرآیند، تصویری روشن از وضعیت امنیت سایبری سازمان را به نمایش میگذارد. این دید جامع، به شناسایی موثر نقاط ضعف بالقوه که هکرها ممکن است از آنها سوءاستفاده کنند، کمک میکند.
- شناسایی داراییها و سیستمهای کلیدی: دارایی ها سیستم های کلیدی، عناصری هستند که اگر آسیب ببینند، منجر به اختلال قابل توجه در عملیات کسب و کار یا ضرر مالی شدید میشوند. داراییهای کلیدی میتوانند شامل پایگاههای داده محرمانه مشتریان و راهحلهای نرمافزاری اختصاصی برای سیستمهای ارتباطی داخلی و برنامههای حیاتی کسب و کار باشند.
- ارزیابی ریسک:با شناسایی دقیق تهدیدها و آسیبپذیریهای بالقوه سازمان خود، و با درک دفاعهایی که ممکن است شکست بخورد، شما می توانید برای حملات احتمالی بهتر مجهز شوید. این مرحله شامل بررسی عمیق تهدیدهای داخلی و خارجی است، با تأکید بر احتمال هر ریسک و تأثیر بالقوه آن بر سازمان.
تقسیم مرحله اولیه به عناصر ذکر شده، به شما کمک می کند تا فرآیند را سازماندهی کرده و با یک رویکرد کامل و جامع، طرح استراتژی امنیت سایبری خود را پایه گذاری کنید.
مرحله ۲ – تدوین استراتژی: ساخت فریم ورک دفاعی
پس از درک واضح چشم انداز دیجیتالی و تهدیدهای بالقوه سازمان، مرحله بعدی تدوین استراتژی امنیت سایبری است. این استراتژی راهنمایی ها و قوانینی را برای جلوگیری از فعالیتهای سایبری خرابکارانه ارائه میدهد. تدوین این استراتژی با ایجاد سیاستها و روش های امنیتی جامع آغاز میشود. این سیاستها زمینه ایجاد شیوههای امنیت سایبری را فراهم میکنند، و دستورالعملهایی را برای مدیریت استفاده از منابع فناوری اطلاعات و روشهای رسیدگی به دادهها در سازمان ارائه میدهند. این سیاست ها، ابزارهای ضروری هستند که اطمینان میدهند هر عضو سازمان، نقش خود را در حفظ یک محیط دیجیتالی امن میداند.
جنبه بعدی در برنامهریزی امنیت سایبری، طراحی یک معماری شبکه امن است. طراحی معماری شبکه امن شامل استقرار فایروال، نرمافزارهای آنتی ویروس، سیستمهای تشخیص نفوذ و فناوریهای رمزنگاری است. این طراحی همچنین بر کنترل دسترسی تمرکز دارد، که اطمینان میدهد فقط کسانی که مجوزهای لازم را دارند، بتوانند به دادههای حساس دسترسی پیدا کنند. بخش حیاتی هر استراتژی امنیت سایبری، این است که یک قدم جلوتر از تهدیدهای بالقوه باشد. با گنجاندن “هوش تهدید” (Threat Intelligence) در طرح خود، سازمان را با دانش به روز درباره آسیبپذیریهای جدید، روندهای سوء استفاده و عوامل تهدید مجهز میکنید. این رویکرد پیشگیرانه به شما امکان میدهد روش های دفاعی خود را برای مقابله با تهدیدهای جدید تنظیم کنید. در نهایت، آمادگی برای نقضها یک رکن ضروری در تدوین استراتژی است. ایجاد مکانیزمهای پاسخ به حادثه که جزئیات عملکرد سازمان را در صورت وقوع نقض شرح میدهد، حیاتی است. این مکانیزم ها شامل مراحلی برای مهار و کاهش آسیب، بازیابی عملیات عادی سیستم ها و ارتباط موثر با تمام ذینفعان مربوطه است.
مرحله ۳ – اجرا
پس از اینکه الگوی استراتژی امنیت سایبری تدوین شد، مرحله بعدی عمل کردن به آن است. شروع این مرحله با استقرار اقدامات و فناوریهای امنیتی شناسایی شده آغاز میشود. اقدامات و فناوریهای امنیتی ممکن است شامل لایههای مختلفی از امنیت باشند، مانند:
- امنیت شبکه: شامل نصب فایروال، VPNها و بخش بندی شبکه.
- امنیت برنامه: نیازمند استفاده از شیوه های کدنویسی امن و ابزارهای آزمون امنیت برنامه است.
- امنیت Endpointها: استفاده از نرم افزارهای آنتی ویروس و فایروال شخصی بر روی دستگاههای متصل به شبکه.
پیچیدگی تهدیدهای سایبری مدرن، نیازمند ادغام فناوریهای پیشرفته در فریم ورک امنیت سایبری است. هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (ML) برای آنالیز پیشبینی و تشخیص تهدید در زمان واقعی و بلادرنگ، به طور فزایندهای استفاده میشوند و سیستمهای دفاعی شما را تقویت میکنند.
اقدام محوری بعدی ، گنجاندن این شیوههای امنیتی در عملیات روزانه است. هر عضوی در سازمان باید سیاستهای امنیتی تعیین شده را درک و رعایت کند، از شیوههای ورود امن تا مدیریت و اشتراک مناسب اطلاعات حساس.
علاوه بر این، ملاحظات امنیتی باید در تمام جنبههای سازمانی رعایت شود. برای مثال، آزمون امنیتی باید هنگام استقرار نرمافزارها یا برنامههای جدید الزامی باشد تا اطمینان حاصل شود که این برنامه ها، آسیبپذیریهای جدیدی را ایجاد نمیکنند. علاوه بر این، هنگام ارزیابی شرکای تجاری جدید، رعایت استانداردهای امنیت سایبری باید یک ملاک کلیدی باشد.
مرحله ۴ – نظارت، ارزیابی و بهبود
مرحله نهایی نقشه راه، نظارت، ارزیابی و بهبود مستمر است. همانطور که فعالیت های سایبری تکامل مییابد، استراتژی امنیت سایبری نیز باید تغییر کند. هوشیاری مداوم در امنیت سایبری حیاتی است. فعالیتهای سیستم و رفتارهای کاربر باید به طور مداوم نظارت شوند، که این امر امکان تشخیص زودهنگام و پاسخ سریع به تهدیدها را فراهم میکند.
برخی از ابزارها و تکنیکهای مفید نظارت عبارتند از:
- سیستمهای مدیریت اطلاعات و رویدادهای امنیتی (SIEM)
این ابزارها آنالیز لحظهای از هشدارهای امنیتی تولید شده توسط برنامهها و تجهیزات شبکه را ارائه میدهند.
- آنالیز رفتار کاربر و دستگاه ها (UEBA)
این راهکارها از الگوریتمهای یادگیری ماشین برای تشخیص رفتارهای غیرطبیعی که ممکن است نشانهای از تهدید باشند، استفاده میکنند.
علاوه بر این، بررسیهای منظم باید انجام شود تا تطابق استراتژی امنیت سایبری با سیاستها و اثربخشی آن را ارزیابی کنند. این بررسی ها میتوانند شکافهای بالقوه در مکانیزم دفاعی را شناسایی کنند، بینشهای ارزشمندی را در مورد زمینههای نیازمند بهبود، ارائه دهند. در نهایت، استراتژی امنیت سایبری نباید یک سند بدون تغییر باشد. استراتژی امنیت سایبری باید با پیشرفت فناوریها و ظهور تهدیدهای جدید، سازگار شود و تکامل یابد. این به روزرسانی اطمینان میدهد که سازمان از انعطافپذیری لازم برخوردار می باشد و برای چالشهای دنیای دیجیتالی در حال تغییر آماده است.
مرحله ۵ – تضمین پایداری بلندمدت
سازمان باید برای حفظ وضعیت امنیت سایبری قوی در دراز مدت، فرهنگ آگاهی امنیتی را تقویت کند. برنامههای آموزش و آگاهیبخشی منظم کارمندان در دستیابی به این هدف نقش مهمی دارند. این آموزش ها، کارمندان را با دانش به روز درباره تهدیدهای بالقوه، شیوههای امن و شیوه هایی که در صورت نقض مشکوک باید پیروی کنند، مجهز میکنند. آموزش ها همچنین به کارمندان کمک میکنند تا نقش حیاتی خود را در حفظ امنیت سایبری درک کنند.
برخی از موضوعات کلیدی که این برنامههای آموزشی میتوانند پوشش دهند عبارتند از:
- استفاده امن از اینترنت: برجسته کردن خطرات شبکههای ناامن، ایمیلهای مشکوک و وب سایتهای ناامن.
- امنیت رمز عبور: به اشتراک گذاری بهترین شیوهها برای ایجاد رمزهای عبور قوی و منحصر به فرد و اهمیت تغییر منظم رمز عبور.
- حریم خصوصی دادهها: توضیح اهمیت رسیدگی مسئولانه به داده های حساس و پیامدهای حقوقی نقض دادهها.
بهروز بودن همگام با پیشرفتهای فناوری امنیت سایبری، عامل ضروری دیگری در تضمین پایداری بلندمدت است. ابزارها و راهحلهای جدید به طور مداوم برای مقابله با تهدیدهای نوظهور توسعه داده میشوند و بهرهگیری از این فناوریها میتواند امنیت سایبری سازمان را به طور قابل توجهی افزایش دهد. در نهایت، بازبینی و بهروزرسانی منظم استراتژی ضروری است. استراتژی امنیت سایبری باید با رشد و تکامل سازمان هماهنگ باشد تا تغییرات در مدل کسب و کار، زیرساخت های IT و چشم انداز تهدید گسترده را منعکس کند. این بازبینیها فرصتی را برای ارزیابی مجدد ریسک های سازمان، ارزیابی اثربخشی اقدامات فعلی و شناسایی زمینههای نیازمند بهبود، فراهم میکنند.
نتیجهگیری
مشخص است که استراتژی امنیت سایبری برای کسب و کارهای فعال در حوزه دیجیتال یک ضرورت است. ظهور فناوریهای مدرن یک شمشیر دو لبه بوده است، از یک طرف فواید بیشماری را فراهم میکند اما از طرف دیگر سازمانها را در معرض مجموعه ای از تهدیدهای سایبری بالقوه قرار میدهد. همانطور که پیچیدگی این تهدیدها به طور مداوم افزایش مییابد، کسب و کارها باید داراییهای دیجیتال خود را ، محافظت کنند و استراتژی های امنیتی را تقویت نمایند. تدوین یک استراتژی امنیت سایبری قوی نیازمند یک رویکرد دقیق است، تا بتواند عناصر مختلفی را که ذکر کردیم، ترکیب کند. با توجه به چشم انداز سایبری در حال تکامل و پرورش فرهنگ آگاهی از امنیت در سازمان، کسب و کارها میتوانند دفاع و انعطافپذیری خود را در برابر تهدیدهای سایبری تقویت کنند. در نهایت، درک این مساله ضروری است که امنیت سایبری یک مقصد نیست بلکه یک سفر مداوم است. پویایی دنیای دیجیتال و خلاقیت تهدیدهای سایبری به این معنی است که کسب و کارها باید به طور مداوم هوشیار بمانند و آماده سازگاری استراتژیهای امنیت سایبری خود با چالشهای جدید باشند.
سوالات متداول
استراتژی امنیت فناوری اطلاعات چیست؟
استراتژی امنیت IT یک طرح دقیق است که تلاشها برای محافظت از داراییهای دیجیتال و زیرساخت IT یک سازمان را هدایت می کند. این طرح مراحل شناسایی، پیشگیری و پاسخ به تهدیدهای امنیت سایبری را شرح میدهد و محرمانگی، یکپارچگی و در دسترس بودن دادهها را تضمین می کند.
چهار رکن امنیت فناوری اطلاعات چیست؟
چهار چهار رکن امنیت فناوری اطلاعات، که اغلب سه گانه CIA به علاوه یک نامیده میشوند، عبارتند از: محرمانگی، یکپارچگی، در دسترس بودن و عدم انکار. هدف این اصول محافظت از دادههای حساس در برابر دسترسی غیرمجاز، تضمین دقت دادهها، حفظ دسترسی قابل اعتماد به دادهها و تضمین صحت ارتباطات است.
5Cدر امنیت چیست؟
5Cدر امنیت، نشان دهنده اصول اساسی یک بنیان امنیت سایبری قوی است: هماهنگی (تلاشهای امنیتی در سراسر سازمان)، کنترل (بر دسترسی ها و مجوزها)، فرهنگ (آگاهی و آموزش امنیتی)، سایبر (فناوری و ابزارهای مورد استفاده برای دفاع) و رعایت (قوانین، مقررات و سیاستها).
چهار مرحله توسعه یک استراتژی امنیتی چیست؟
چهار مرحله توسعه یک استراتژی امنیتی عبارتند از: ارزیابی، برنامهریزی، اجرا و نظارت. در مرحله ارزیابی، سازمان نقاط قوت و ضعف امنیت سایبری خود را شناسایی میکند. در مرحله برنامهریزی، سازمانها اهدافی را برای بهبود وضعیت خود توسعه میدهند. در نهایت، در مرحله اجرا، آنها وظایف تاکتیکی را انجام میدهند که میتوانند در دستیابی به این اهداف کمک کنند و در نهایت نظارت، عملکرد را ارزیابی میکند تا مشخص شود که آیا نتایج مورد نظر حاصل شدهاند یا خیر.
مطالب مرتبط : تست نفوذ – بررسی روش ها و مراحل تست نفوذ