هوش مصنوعی Google DeepMind ، اشتباهات رایانه‌های کوانتومی را بهبود می‌بخشد

هوش مصنوعی Google DeepMind ، اشتباهات رایانه‌های کوانتومی را بهبود می‌بخشد

 

Google DeepMind مدل هوش مصنوعی جدیدی به نام AlphaQubit  توسعه داده که می‌تواند اشتباهات رایانه‌های کوانتومی را با کارایی بالاتری نسبت به روش‌های کنونی اصلاح کند. این پیشرفت می‌تواند این رایانه‌ها را یک گام دیگر به سوی استفاده گسترده‌تر نزدیک‌تر کند.

AlphaQubit یک پروژه پیشرفته است که توسط تیم‌های Google DeepMind و Google Quantum AI توسعه داده شده است تا یکی از بزرگترین چالش‌های محاسبات کوانتومی را حل کند: تصحیح خطا. کامپیوترهای کوانتومی که به کیوبیت‌ها وابسته هستند، به دلیل حالات کوانتومی حساس خود، به شدت در معرض خطاها قرار دارند. AlphaQubit با استفاده از رویکرد مبتنی بر شبکه‌های عصبی، توانسته است این خطاها را با دقت بی ‌سابقه‌ای شناسایی و تصحیح کند.

 

چالش‌های رایانه‌های کوانتومی و نقش هوش مصنوعی

رایانه‌های کوانتومی اطلاعات را در قالب کیوبیت‌ها (qubits) پردازش می‌کنند. کیوبیت‌ها برخلاف بیت‌های کلاسیک، می‌توانند چندین مقدار را به‌ طور همزمان ذخیره کنند، اما بسیار حساس هستند و تحت تأثیر عواملی مانند گرما یا تابش‌های کیهانی دچار خطا می‌شوند.
برای رفع این مشکلات، محققان کیوبیت‌ها را به ‌صورت گروهی سازمان ‌دهی می‌کنند تا کیوبیت منطقی بسازند. در این روش، برخی کیوبیت‌ها برای محاسبات استفاده می‌شوند و برخی دیگر به‌ عنوان ابزار تشخیص خطا به کار می‌روند. فرآیند تفسیر داده‌های این کیوبیت‌ها برای شناسایی و اصلاح خطاها، دکودینگ (decoding) نام دارد که بسیار پیچیده است و تأثیر مستقیمی بر عملکرد رایانه‌های کوانتومی دارد.

AlphaQubit  : یک گام نوین در دکودینگ کوانتومی

تیم Google DeepMind   به رهبری Johannes Bausch، مدل AlphaQubit را طراحی کرده‌اند که با استفاده از شبکه‌های عصبی پیشرفته، فرآیند دکودینگ را سریع‌تر و دقیق‌تر انجام می‌دهد. این فناوری مشابه تکنولوژی مورد استفاده در ابزارهای پیشرفته‌ای مانند AlphaFold  (پیش‌بینی ساختار پروتئین) و مدل‌های زبانی مانند ChatGPT است.

سیستم AlphaQubit با استفاده از داده‌های مصنوعی و تجربی آموزش دیده و سپس با داده‌های واقعی از تراشه کوانتومی  Sycamore  گوگل تنظیم شده است. در نتیجه این امکان را دارد که به شرایط پیچیده نویز دنیای واقعی نیز تطبیق پیدا کند. این امر AlphaQubit را به گامی بزرگ در جهت قابل اعتمادتر و مقیاس ‌پذیرتر کردن کامپیوترهای کوانتومی تبدیل می‌کند. با کاهش نرخ خطاها به میزان ۶٪ نسبت به روش‌های قبلی (شبکه تانسوری)، AlphaQubit استاندارد جدیدی را برای تصحیح خطای کوانتومی تعیین کرده است.

مزایای AlphaQubit در رایانه‌های کوانتومی آینده

شبکه‌های تانسوری در مقیاس‌های بزرگ کند می‌شوند، اما AlphaQubit  می‌تواند در سیستم‌های بزرگتر نیز با همان سرعت کار کند. این موضوع باعث می‌شود این مدل گزینه‌ای کارآمد برای رایانه‌های کوانتومی آینده باشد.

Scott Aaronson از دانشگاه تگزاس می‌گوید:
این پیشرفتی هیجان‌ انگیز است. دکودینگ سریع و مؤثر خطاها، برای اجرای محاسبات کوانتومی بدون خطا، همیشه چالش ‌برانگیز بوده است. حالا هوش مصنوعی نشان می‌دهد که می‌تواند در این حوزه پیشرو باشد.”

این دستاورد گوگل دیپ‌مایند یک گام مهم در نزدیک‌تر کردن رایانه‌های کوانتومی به کاربردهای واقعی و موثر در دنیای علم و فناوری محسوب می‌شود.

هدف نهایی AlphaQubit این است که راه را برای کامپیوترهای کوانتومی هموار کند تا بتوانند مسائل پیچیده‌ای را که در حال حاضر خارج از توان کامپیوترهای کلاسیک هستند، مانند کشف داروهای جدید، مدل‌سازی تغییرات آب و هوایی و علم مواد، حل کنند.

ویدیو به ابزار اصلی یادگیری و ارتباط تبدیل شده است 

ویدیو به ابزار اصلی یادگیری و ارتباط تبدیل شده است 

در دنیای دیجیتال امروز، ویدیو به اصلی ‌ترین شیوه‌ برای یادگیری، برقراری ارتباط و به اشتراک گذاری ایده‌ها، تبدیل شده است. پلتفرم‌هایی مانند تیک ‌تاک، یوتیوب و اینستاگرام نحوه تعامل ما با محتوا را دگرگون کرده‌اند و جای متن و عکس‌های سنتی را به تصاویری متحرک داده‌اند.

از آموزش ویدیویی برای تعمیر یک دوچرخه گرفته تا کلیپ‌های کوتاه هفت‌ ثانیه‌ای وایرال، ویدیو به رسانه‌ای اصلی برای انتقال اطلاعات تبدیل شده است.

 ما حالا ترجیح می‌دهیم به جای نوشتن یا خواندن، تصاویر متحرک را ببینیم و پیام خود را از طریق آن‌ها منتقل کنیم.

به عنوان مثال، می توان در تیک ‌تاک یک ویدئو از بازسازی گیتار قدیمی دید. یا ویدئو یک تاریخ ‌دان که در مورد آهنگ‌های تالکین در “ارباب حلقه‌ها” صحبت میکند، و یا مادری که به طرز تأثیر گذاری درباره زندگی با فرزند مبتلا به ADHD حرف می‌زد.

این نوع محتواها نشان می‌دهد که اینترنت از محتوای متنی و تصویری به سمت دنیایی از ویدیو در حال حرکت است. ویدیو اکنون به جایگزینی برای متن تبدیل شده و بخش مهمی از زندگی روزمره ماست.

 ویدیو: رسانه‌ای برای انتقال دانش و تعامل

برخلاف متن، ویدیو این امکان را می‌دهد که اطلاعات بصری، فیزیکی یا حتی حسی را سریع‌تر و مؤثرتر جذب کنیم. به عنوان مثال، اگر من بخواهم دوچرخه‌ام را تعمیر کنم، به‌ جای خواندن یک راهنما، ترجیح می‌دهم یک ویدئوی آموزشی تماشا کنم.

برای یادگیری مهارت‌های فیزیکی یا عملی، تصویر متحرک به‌ وضوح از متن برتری دارد. ورزشکاران به جای مطالعه توضیحات نوشتاری از اشتباهاتشان، فیلم‌های بازی خود را مرور می‌کنند. همین موضوع دلیل محبوبیت زیاد ویدیوهای آموزشی است.

ویدیوها به ما امکان می‌دهند تا مفاهیمی را منتقل کنیم که در قالب متن به راحتی قابل توضیح نیستند.

به همین دلیل، ویدیوهای آموزشی در پلتفرم‌هایی مانند یوتیوب و تیک ‌تاک از محبوبیت زیادی برخوردار هستند؛ از آموزش آرایش و پخت ‌و پز گرفته تا برنامه ‌نویسی.

ویدئو فقط به پخش اطلاعات محدود نمی‌شود؛ بلکه به ابزاری برای گفتگو و تعامل با دیگران تبدیل شده است. کاربران از طریق ویدیو به دیگران پاسخ می‌دهند، نظرات خود را بیان می‌کنند و حتی با قدرت‌ها به چالش می‌پردازند. این نوع مشارکت باعث می‌شود ویدیو به وسیله‌ای برای تبادل نظر و تعامل مستقیم بین افراد تبدیل شود.

نقش ویدئو در تغییر فرهنگی و آینده رسانه‌ها

ویدیو دیگر فقط برای پخش نیست؛ بلکه راهی برای برقراری گفت‌ و گو است. پلتفرم‌هایی مانند تیک‌ تاک با قابلیت‌هایی مثل “دوئت” یا پاسخ‌های ویدیویی در یوتیوب، امکان مشارکت فعال مخاطبان را فراهم کرده‌اند. این نوع تعامل نشان می‌دهد که سازندگان محتوا ویدیو را به عنوان وسیله‌ای برای پاسخ دادن به قدرت و بیان دیدگاه‌های خود می‌بینند.

 ویدیو در حال گسترش و در عین حال فشرده‌تر شدن است. از پخش‌های طولانی در توییچ گرفته تا ویدئوهای وایرال که یک ایده را در چند ثانیه فشرده می‌کنند، این قالب‌های کوتاه‌تر از قدرت بیانی خاصی برخوردارند.

 بریانا وینز، استاد رسانه‌های دیجیتال در دانشگاه واترلو، می‌گوید دانشجویانش تمایلی به تماشای ویدیوهایی با طول بیشتر از هفت ثانیه ندارند!

 آینده ویدیو: فرصت‌ها و چالش‌ها

رشد سریع استفاده از ویدیو با چالش‌هایی نیز همراه است. به عنوان مثال، ممکن است افرادی که دارای جذابیت بصری هستند بیش از حد مورد توجه قرار بگیرند.

 علاوه بر این، هنوز ابزارهای مناسبی برای جستجو، ویرایش و سازماندهی ویدیو وجود ندارد. هرچند پیشرفت‌هایی در این زمینه در حال شکل‌ گیری است و به زودی ممکن است فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی به ویرایش و خلاصه ‌سازی خودکار ویدیوها کمک کنند.

در نهایت، ویدئو احتمالاً رسانه‌های قدیمی‌ تر مانند متن را از بین نخواهد برد. در واقع، بسیاری از ویدیوها هنوز هم شامل متن و توضیحات هستند و رسانه‌های جدید اغلب به تکامل رسانه‌های قبلی کمک می‌کنند.

با این حال، آینده ویدیو قطعاً جذاب و پر از تحولات است و ما باید خود را برای دنیایی که در آن ویدیو نقش اصلی را ایفا می‌کند، آماده کنیم.

رشد هوش مصنوعی نیازمند رابط کاربری مناسب است

رشد هوش مصنوعی نیازمند رابط کاربری مناسب است

رابط کاربری هوش مصنوعی (AI User Interface) به عنوان یکی از حوزه‌های کلیدی در طراحی و توسعه نرم‌افزار، به چگونگی تعامل انسان با سیستم‌های هوش مصنوعی اشاره دارد. با پیشرفت تکنولوژی و افزایش کاربردهای هوش مصنوعی در زندگی روزمره، مثل دستیاران مجازی، سیستم‌های توصیه‌گر و برنامه‌های تحلیل داده، ایجاد رابط‌های کاربری کاربرپسند و کارآمد برای استفاده از این فناوری‌ها به یک نیاز اساسی تبدیل شده است.

این رابط‌ها باید به گونه‌ای طراحی شوند که کاربران با سطوح مختلف تجربه فناوری، بتوانند به راحتی و بدون نیاز به دانش تخصصی از قابلیت‌های هوش مصنوعی بهره‌برداری کنند. طراحی مطلوب رابط کاربری هوش مصنوعی نه تنها به بهبود تجربه کاربری کمک می‌کند، بلکه می‌تواند بر روی کارایی و اثربخشی سیستم‌های هوش مصنوعی تأثیرگذار باشد.

اگر از افراد بپرسید آینده رابط‌های کاربری در هوش مصنوعی چگونه خواهد بود، احتمالاً به فیلم Her اشاره می‌کنند. احتمالاً از دستیارهای مجازی صحبت می‌کنند که در آینده می‌توانند همه کارهای روزمره شما را انجام دهند؛ از مرتب کردن ایمیل‌ها گرفته تا رزرو بلیت برای یک جشنواره موسیقی . اما حقیقت چیز دیگری است.

فیلم “Her” درباره چگونگی تسلط تکنولوژی بر زندگی ما و تبدیل رابطه ما با آن به نوعی ارتباط یک ‌طرفه است. اگر کسی تصور کند که چت‌بات‌ها بهترین راه برای استفاده از کامپیوترها هستند، باید تجدید نظر کند. فرصت واقعی در رابط‌های چت‌بات نیست، بلکه در کامپیوترهایی است که بر اساس رابط‌های بصری که با آنها آشنا هستیم ساخته شده‌اند؛ کامپیوترهایی که می‌توانیم به شکلی طبیعی و روان با آنها ارتباط برقرار کنیم، خواه از طریق صدا یا لمس یا ترکیبی از هر دو.

رابط‌های بصری: راه‌ حلی برای تجربه بهتر کاربر

کامپیوترهای آینده نه تنها باید برای ما قابل استفاده باشند، بلکه باید به ما اجازه دهند تا آن‌ها را به شکلی که می‌خواهیم تغییر دهیم. چت‌بات‌ها به این دلیل ناکام می‌مانند که اصول ابتدایی موفقیت تلفن‌های هوشمند را نادیده می‌گیرند: برای اینکه یک کامپیوتر مفید باشد، کاربران نیاز دارند که یک مدل ذهنی روشن از قابلیت‌ها و محدودیت‌های آن داشته باشند. موفقیت تلفن‌های هوشمند بر پایه رابط‌های کاربری گرافیکی (GUI) بنا شده است که نحوه استفاده از کامپیوترها را دگرگون کرده است. این رابط‌ها با نشان دادن قابلیت‌های کامپیوترها به صورت بصری و بدون ابهام، یادگیری و درک آن‌ها را برای کاربران ساده و سریع کردند.

در حالی که امروزه رابط‌های گرافیکی (GUI) را امری بدیهی می‌پنداریم، رابط‌های چت‌بات شبیه جادو به نظر می‌رسند. شما می‌توانید هر چیزی بگویید و پاسخ معقولی دریافت کنید. اما جادو می‌تواند ما را گمراه کند. این رابط‌ها به شما این حس را می‌دهند که قادرند هر چیزی را بفهمند، اما در عمل نمی‌توانند همه کارها را انجام دهند. همین تفاوت بین «هر چیزی» و «همه چیز» باعث می‌شود که بسیاری از ایده‌های نادرست و محصولات هیجان‌ زده در نهایت شکست بخورند.

مشکلات چت‌بات‌ها به عنوان رابط اصلی

به عنوان مثال، شاید یک چت‌بات بتواند برای شما بلیطی برای کنسرت رزرو کند، اما آیا در صورت بروز مشکل می‌تواند بلیط شما را تغییر دهد؟ آیا می‌تواند از شما بپرسد که کدام پرواز بهترین گزینه برای بازگشت است؟

در واقع، ما قابلیت‌های تعاملی رابط‌های گرافیکی را به دلیل سادگی و کارآمدی ‌شان به دست آورده‌ایم. اما وقتی از چت‌بات‌ها استفاده می‌کنیم، هرگز به طور کامل نمی‌دانیم که توانایی‌های آن‌ها کجا شروع و کجا تمام می‌شود. با اینکه فهرست کارهایی که می‌توانند انجام دهند روز به روز طولانی‌تر می‌شود، اما چطور می‌توانیم همه این قابلیت‌ها را به یاد داشته باشیم و بدانیم چه چیزهایی کار می‌کند و چه چیزهایی قرار است در آینده به آن اضافه شود؟

این مساله درباره مدل‌های زبان بزرگ (LLMs) نیز صادق است. وقتی این مدل‌ها به عنوان رابط اصلی استفاده می‌شوند، مشکلات ناشی از عدم تطابق مدل ذهنی کاربر و قابلیت‌های واقعی سیستم دوباره ظاهر می‌شود. چت‌بات‌ها و دستیارهای مجازی به دلیل رویکرد بازشان محدودیت‌هایی دارند که کاربران را وادار به آزمون و خطا برای کشف توانایی‌هایشان می‌کند. به جای این روش ناکارآمد، ما نیاز داریم تا راحتی و طبیعی بودن ورودی‌های زبان را با ماشین‌هایی ترکیب کنیم که به وضوح قابلیت‌هایشان را نشان دهند.

ترکیب رابط‌های بصری و چت‌بات‌ها برای تجربه بهتر

تصور کنید، به جای اینکه مانند فردی ناآگاه با دستگاه‌های هوشمند خود صحبت کنید و منتظر واکنش آن‌ها باشید، بتوانید از طریق عینک هوشمند (یا هر وسیله دیگری) به چیزی نگاه کنید و گزینه‌های تعاملی آن را در قالب یک منوی بصری ببینید؛ منویی که به شما نشان می‌دهد چه کنترل‌هایی در اختیار شماست. در این حالت، دیگر یک صدای مجازی به شما نخواهد گفت که چه کارهایی ممکن است، بلکه یک صفحه نمایش ساده و قابل فهم، مانند همان رابط‌های قدیمی گرافیکی، این کار را انجام می‌دهد. شما می‌توانید این رابط را با صدای خود یا دستانتان یا حتی ترکیبی از هر دو، کنترل کنید.

 اما این هنوز نقطه اوج فرصت‌ها نیست!

چرا نباید قادر باشیم تا نه‌ تنها از فناوری استفاده کنیم، بلکه آن را بر اساس نیازهای خود بازسازی کنیم؟ آینده‌ای که ما می‌خواهیم باید شامل کامپیوترها و برنامه‌هایی باشد که به ما اجازه می‌دهند آن‌ها را به ‌دلخواه خود تغییر دهیم.

پایان عصر مصرف منفعلانه: بازسازی فناوری بر اساس نیازهای ما

در دنیای امروزی، اگر از برنامه هتل خود راضی نیستید، نمی‌توانید آن را تغییر دهید. اگر از نرم‌افزار بانکی خود ناراضی هستید و از وجود قابلیت‌های غیر ضروری در آن خسته‌اید، چاره‌ای جز قبول آن ندارید. ما توسط برنامه‌ها و ابزارهایی محاصره شده‌ایم که فقط برای اهدافی که دیگران تعیین کرده‌اند، طراحی شده‌اند. چرا نباید بتوانیم فناوری را به جای مصرف صرف، برای خودمان بازطراحی کنیم؟

این آینده‌ای است که بسیاری از پیشگامان فناوری در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۹۰ تصور می‌کردند؛ آینده‌ای که در آن کاربران ابزارهای دیجیتالی نه ‌تنها مصرف‌ کنندگان بلکه سازندگان فناوری خواهند بود.

در دهه ۱۹۷۰، Steve Wozniak  و  the Homebrew چشم‌ انداز دنیایی را داشتند که در آن هر کس می‌تواند کامپیوتر خود را تغییر داده و مطابق با نیازهایش طراحی کند. در دهه ۱۹۹۰، با ظهور وب جهانی (World Wide Web) این چشم‌انداز دوباره نزدیک شد. اما امروز، فاصله بین افرادی که از کامپیوترها استفاده می‌کنند و کسانی که آن‌ها را تغییر می‌دهند، بیشتر از هر زمان دیگری است.

 تصور کنید مجبور نبودید ویژگی‌هایی را که یک نابغه تکنولوژی در یک موج تبلیغاتی اعلام کرده بپذیرید. تصور کنید به جای اینکه اپلیکیشنی که شخص دیگری ساخته را دانلود کنید، بتوانید آن را با کمک یک کامپیوتر و از طریق بازسازی قابلیت‌های هر اپلیکیشنی که تاکنون ساخته شده است، مطابق با خواسته خود بسازید. برنامه‌ نویسان این ایده را “قابلیت ترکیب” می‌نامند. من فکر می‌کنم آینده از آنِ قابلیت ترکیب است: اما قابلیتی که هر کسی بتواند از آن استفاده کند.

 این ایده در حال حاضر در حال جان گرفتن است. «Notion» ، که در ابتدا به عنوان نرم‌ افزار سازمانی طراحی شده بود تا اسناد مختلف را در یک مکان جمع‌ آوری و ایجاد کند، با نسل «Z» مورد توجه قرار گرفته است، زیرا برخلاف اکثر نرم ‌افزارها که فقط هدفی محدود یا سفت و سخت دارند، به شما اجازه می‌دهد قالب‌هایی برای انجام انواع کارها بسازید و به اشتراک بگذارید. شما می‌توانید امور مالی خود را مدیریت کنید یا یک طرح درسی برای مهد کودک در یک جا ایجاد کنید، با هر ابزاری که نیاز دارید.

 حالا تصور کنید اگر بتوانید به تلفن ‌تان بگویید که چه نوع قالب‌های جدیدی می‌خواهید. یک مدل زبانی بزرگ می‌تواند تمام چیزهایی که نیاز دارید را جمع ‌آوری کند و رابط کاربری مناسب برای آن‌ها را طراحی کند. می‌خواهید یک اپلیکیشن آموزشی برای بافندگی داشته باشید؟ مشکلی نیست. یا یک راهنمای شخصی برای نیویورک؟ انجام شد. احتمالاً آن کامپیوتر از یک مدل زبانی بزرگ برای ترکیب این اپلیکیشن‌ها استفاده خواهد کرد. عالی. این فقط به این معنی است که شما، به عنوان یک فرد عادی، می‌توانید به راحتی به کد منبع نرم‌ افزاری که ایجاد کرده‌اید نگاه کرده و آن را تغییر دهید.

بنابراین، توجه به اصول طراحی UX (تجربه کاربری) و UI (رابط کاربری) در این زمینه، امری ضروری است. این شناخت عمیق از نیازها و رفتارهای کاربران، به توسعه راهکارهای هوشمندتر و کاربرپسندتر منجر خواهد شد که می‌تواند به تسهیل و بهبود تعامل انسان با ماشین کمک کند.

کلید ساختن یک رابطه متفاوت با تکنولوژی، این است که هر کدام از ما قدرت داشته باشیم تا رابط کاربری آینده را به شکلی که دوست داریم، طراحی کنیم.

تاثیر هوش مصنوعی بر نابرابری اقتصادی

تاثیر هوش مصنوعی بر نابرابری اقتصادی

هوش مصنوعی (AI) پتانسیل آن را دارد که صنایع و اقتصادها را متحول کند، اما تاثیر هوش مصنوعی بر نابرابری اقتصادی هنوز نامشخص است. پژوهشگران برجسته پیش‌ بینی می‌کنند که ظهور هوش مصنوعی عمومی می‌تواند از آینده نزدیک تا شاید هیچ‌ وقت اتفاق نیفتد، در حالی که اقتصاددانان درباره تأثیر بالقوه آن اختلاف‌ نظر دارند.

برخی معتقدند که هوش مصنوعی منجر به افزایش مداوم بهره‌وری خواهد شد و برخی دیگر پیش ‌بینی می‌کنند که این دستاوردها محدودتر خواهند بود. اما بیشتر کارشناسان توافق دارند که پیشرفت تکنولوژی، هرچند چشمگیر باشد، تضمینی برای بهره‌مند شدن همه نیست.

اگرچه بسیاری از تلاش‌های تحقیق و توسعه هوش مصنوعی بر اهمیت فراگیر بودن و بهره‌مندی همگان تأکید می‌کنند، اما سرمایه‌گذاری کافی برای تحقق این هدف در زمینه حکمرانی هوش مصنوعی انجام نشده است.

 یکی از دلایل این وضعیت، عدم قطعیت پیرامون تأثیر هوش مصنوعی بر بازار کار و نابرابری است که طراحی مداخلات مؤثر را دشوار می‌کند. با این حال، ما می‌دانیم که برخی عوامل کلیدی بر تعامل بین هوش مصنوعی و نابرابری در چند دهه آینده تأثیر خواهند داشت. توجه به این عوامل می‌تواند به ما کمک کند که ایده بهره‌مندی همگانی از هوش مصنوعی به یک رویا تبدیل نشود.

توسعه هوش مصنوعی و شکاف‌های جمعیتی

توسعه هوش مصنوعی عمدتاً توسط شرکت‌های خصوصی هدایت می‌شود که تحت تأثیر ساختارهای اقتصادی کشورهای مختلف قرار دارند. یکی از عوامل مهم در این زمینه، تفاوت جمعیتی فاحش بین کشورهای ثروتمند و فقیر است. کشورهای پردرآمد با پیری جمعیت مواجه هستند، در حالی که کشورهای کم‌ درآمد، به دلیل نرخ بالای تولد نسبت به مرگ و میر، همچنان رشد جمعیتی خواهند داشت.

نقش هوش مصنوعی در کشورها با جمعیت‌های پیر و جوان

توسعه هوش مصنوعی در کشورهای ثروتمند، جایی که جمعیت در حال پیر شدن است، بر اساس نیازها و واقعیت‌های این کشورها پیش خواهد رفت. کشورهایی که نسبت افراد در سن کار به بازنشستگان آنها در حال کاهش است، برای حفظ سطح زندگی بازنشستگان و پویایی اقتصادی خود، به دنبال راه‌هایی برای گسترش نیروی کار مؤثر خواهند بود؛ خواه با انسان‌ها یا با عامل‌های مصنوعی.

افزایش سن بازنشستگی ممکن است منجر به دستاوردهای محدودی شود که احتمالاً از نظر عمومی چندان محبوب نخواهد بود. دستاوردهای بزرگ‌تری می‌تواند از طریق مهاجرت حاصل شود. اما حفظ نسبت جمعیت فعال به بازنشستگان، نیاز به افزایش قابل‌ توجه مهاجرت به کشورهای پردرآمد دارد. با این حال، احساسات ضد مهاجرتی گسترده، افزایش هزینه‌های بهداشتی و کاهش مستمری‌ها، این امر را غیرمحتمل می‌سازد.

اگر سیاست‌های مهاجرتی محدود کننده در کشورهای ثروتمند تغییر نکنند، احتمالاً طی چند دهه آینده، شاهد افزایش انگیزه‌های اقتصادی برای پر کردن شکاف‌های نیروی کار با هوش مصنوعی خواهیم بود.

 در نگاه اول ممکن است به نظر برسد که این امر نابرابری را تشدید نخواهد کرد، زیرا نیروی کار کمتری نسبت به تعداد مشاغل موجود وجود خواهد داشت. اما اگر این روند با توزیع نابرابر دستاوردها و زیان‌ها، اشتغال ناپایدار، نظارت بیش از حد بر کارگران و دیجیتال سازی دانش، همراه باشد، باید انتظار افزایش نابرابری را داشته باشیم.

حتی اگر تلاش‌ها برای جایگزینی نیروی کار با هوش مصنوعی در کشورهای ثروتمند به خوبی پیش برود، ممکن است نابرابری بین کشورها را به شدت عمیق‌تر کند. تا پایان قرن بیست و یکم، کشورهای کم‌ درآمد همچنان جمعیت‌های جوان و در حال رشدی خواهند داشت که به جای فناوری‌های جایگزین نیروی کار، به اشتغال سودمند نیاز دارند.

مشکل اینجاست که ماشین‌هایی که برای پر کردن کمبود نیروی کار ساخته می‌شوند، به سرعت به کشورهایی که نرخ بیکاری دو رقمی دارند و اکثریت نیروی کار آنها در مشاغل غیررسمی فعالیت می‌کنند، نیز گسترش می‌یابند. به همین دلیل است که در رستوران‌های آفریقای جنوبی و فرودگاه‌های هند، کیوسک‌های سلف‌ سرویس می‌بینیم که مشاغل رسمی را در این کشورها و بسیاری کشورهای دیگر، که با چالش ایجاد اشتغال کافی مواجه هستند، از بین می‌برند.

در چنین دنیایی، بسیاری از کاربردهای مفید هوش مصنوعی ممکن است در مقایسه با فناوری‌های صرفه‌ جویانه در نیروی کار، کمتر توسعه پیدا کنند. برای مثال، تلاش‌ها برای توسعه هوش مصنوعی در زمینه‌های مقابله با تغییرات اقلیمی، پیش‌ بینی زودهنگام بلایای طبیعی یا آموزش شخصی‌ سازی شده و مقرون به صرفه ممکن است در مقابل پروژه‌هایی که به کاهش هزینه‌های نیروی کار در خرده‌ فروشی، مهمان‌  داری و حمل‌ و نقل می‌پردازند، عقب بمانند.

اقدامات گسترده از سوی دولت‌ها، بانک‌های توسعه و بنیادهای خیریه برای اطمینان از اینکه هوش مصنوعی به نیازهای کشورهای فقیرتر نیز توجه دارد، ضروری خواهد بود. بودجه‌های اختصاص داده شده به این تلاش‌ها در حال حاضر بسیار ناچیز است و هوش مصنوعی در مسیر پیش‌ فرضی قرار دارد که چندان شامل حال همه نمی‌شود.

اما مسیر پیش‌ فرض سرنوشت نیست. ما می‌توانیم انتخاب کنیم که تلاش‌های بیشتری در تحقیق و توسعه عمومی برای حل چالش‌های جهانی مانند تسریع گذار به اقتصاد سبز و بهبود نتایج آموزشی انجام دهیم. ما می‌توانیم سرمایه‌ گذاری بیشتری در ایجاد و حمایت از مراکز توسعه هوش مصنوعی در کشورهای کم‌ درآمد داشته باشیم.

تصمیمات سیاستی که به جابجایی بیشتر نیروی کار کمک کند، می‌تواند توزیع متوازن‌تری از جمعیت در سن کار بین کشورها ایجاد کند و فشارهای اقتصادی که هوش مصنوعی تجاری را به سمت جایگزینی نیروی کار سوق می‌دهد، کاهش دهد.

اگر هیچ‌یک از این کارها انجام نشود، انگیزه‌های تحریف‌ شده همچنان به شکل‌دهی به این فناوری قدرتمند ادامه خواهند داد و پیامدهای منفی عمیقی نه‌ تنها برای کشورهای کم‌ درآمد بلکه برای همه به دنبال خواهند داشت.

آینده بشریت با تکنولوژی چگونه متحول خواهد شد ؟

آینده بشریت با تکنولوژی چگونه متحول خواهد شد ؟

یکی از مهمترین نظریه ‌پردازان و آینده ‌نگران دنیای تکنولوژی به نام ری کورزویل (Ray Kurzweil) معتقد است که پیشرفت‌های حاصل در هوش مصنوعی و پزشکی، آزادی بی ‌سابقه‌ای را به ما عرضه خواهند کرد. تکنولوژی به ما امکان می‌دهد که انسانیت خود را به‌ طور کامل تحقق بخشیم . آینده بشریت با تکنولوژی بسیار شگرف خواهد بود.

تا پایان این دهه، هوش مصنوعی احتمالاً از انسان‌ها در تمامی وظایف شناختی پیشی خواهد گرفت و انقلابی علمی را که آینده ‌پژوهان مدت‌ها انتظار آن را داشته‌اند، به راه خواهد انداخت.

 دانشمندان دیجیتال قادر خواهند بود هر مقاله علمی منتشر شده را به ‌طور کامل به خاطر بسپارند و میلیون‌ها برابر سریع‌تر از ما فکر کنند.

 پیشرفت‌هایی که تاکنون در زمینه‌هایی همچون رباتیک، نانوتکنولوژی و ژنومیک آهسته پیش رفته‌اند، به یکباره به سرعتی باورنکردنی خواهند رسید. جامعه به فراوانی مادی چشمگیری دست خواهد یافت و پزشکی پیری را شکست خواهد داد.

 اما آینده بشریت با تکنولوژی، به یک آینده خالی و وابسته به تکنولوژی‌های بی ‌روح و کسالت ‌بار مانند زندگی در دنیای تخیلی “جتسون‌ها” ختم نخواهد شد.

بلکه با رهایی از مبارزه برای تأمین نیازهای اولیه، تکنولوژی به ما این امکان را می‌دهد که عمیق ترین آرزوهای انسانی خود، مانند یادگیری، خلق کردن و ارتباط برقرار کردن را دنبال کنیم.

این آینده‌ای ایده ‌آل و حتی آرمانی به نظر می‌رسد، اما انسان‌ها پیش از این نیز چنین جهشی را تجربه کرده‌اند.

اجداد شکارچی ما در شرایطی بسیار شکننده زندگی می‌کردند. هر زمستان برای آنها به معنای نبردی با گرسنگی بود. بیشتر افراد به دلیل خشونت یا عفونت قبل از ۳۰ سالگی جان خود را از دست می‌دادند.

این مبارزه مداوم برای بقا فرصت چندانی برای اختراع یا فلسفه فراهم نمی‌کرد. اما کشف کشاورزی ثباتی ایجاد کرد که باعث ایجاد یک چرخه فزاینده شد. مازاد مادی به افراد این امکان را داد که مهارت‌هایی را توسعه دهند که خود باعث افزایش بیشتر مازاد می‌شد.

 در یک لحظه از زمان تکاملی، تمدن ظهور کرد:ادبیات، قانون، علم، مهندسی. هرچند زندگی مدرن گاهی به یک رقابت بی‌ پایان شباهت دارد، اما برای اجداد ما، زندگی امروزی به معنای فراوانی و آزادی غیرقابل تصور است.

 جهش بعدی چگونه خواهد بود؟ 

یکی از اولین تغییرات در حوزه یادگیری خواهد بود. از زمان یونانیان باستان تا دوران روشنگری، هدف اصلی آموزش، تغذیه ذهن و پرورش فضیلت بود.

 اما انقلاب صنعتی آموزش را به ‌عنوان نوعی آموزش حرفه‌ای باز تعریف کرد تا افراد برای موفقیت اقتصادی در جامعه‌ای فنی آماده شوند.

 امروز، کودکان از سنین پایین به این باور می‌رسند که باید به دلایل کاربردی درس بخوانند: برای ورود به یک دانشگاه خوب، به دست آوردن شغل خوب و موفقیت مالی. این رویکرد اغلب باعث از بین رفتن کنجکاوی طبیعی و عشق به یادگیری آنها می‌شود.

با پیشرفت هوش مصنوعی و ایجاد فراوانی در کالاها و خدمات، دیگر ساختار زندگیمان حول محور شغل نخواهد بود. آن زمان، ما آزاد خواهیم بود که برای خود یاد بگیریم: با هدف پرورش دانش و حکمت، آنچه که انسانیت ما را تعریف می‌کند.

 یادگیری نیز بسیار غنی‌تر خواهد شد.

  • به جای خواندن متن‌های خشک درباره روم باستان، می‌توانید در واقعیت مجازی به فروم رومی بروید و با یک هوش مصنوعی که بر اساس سخنرانی‌های سیسرون آموزش دیده، بحث کنید.
  • به جای گم شدن در میان جمعیت یک سالن سخنرانی شلوغ، می‌توانید با یک معلم دیجیتال کار کنید که بر اساس بهترین معلمان جهان آموزش دیده و دقیقاً می‌داند که شما چگونه بهتر یاد می‌گیرید.
  • به جای تماشای مستندهای علمی خشک درباره منظومه شمسی، می‌توانید در واقعیت مجازی روی سطح مریخ قدم بزنید و با یک هوش مصنوعی که بر اساس داده‌های ناسا آموزش دیده، به کاوش در سیاره بپردازید.
  • به جای گوش دادن به توضیحات پیچیده فیزیک کوانتوم در کتاب‌های درسی، می‌توانید با یک شبیه ‌ساز هوش مصنوعی وارد دنیای زیر اتمی شوید و به ‌صورت مستقیم با ذرات و قوانین کوانتومی تعامل کنید.
  • به جای تماشای فیلم‌های تاریخی، می‌توانید در واقعیت مجازی به میدان نبرد واترلو بروید و با هوش مصنوعی‌ای که بر اساس خاطرات ناپلئون آموزش دیده، استراتژی‌های جنگی او را تحلیل کنید.
  • به جای تمرین موسیقی با کتاب‌های راهنما، می‌توانید با یک هوش مصنوعی که بر اساس تکنیک‌های موتزارت آموزش دیده، به ‌طور شخصی یادگیری پیانو را با توجه به سرعت یادگیری خودتان ادامه دهید.
  • به جای خواندن درباره اکتشافات علمی داروین در کتاب‌های درسی، می‌توانید با یک نسخه دیجیتال داروین که تمام سفرهای او را درک کرده، به جزایر گالاپاگوس سفر کرده و نظریه‌های تکاملی را به ‌صورت تعاملی بررسی کنید.

بدین صورت تجربه یادگیری با استفاده از واقعیت مجازی و هوش مصنوعی، هیجان ‌انگیز و کاربردی می شود.

 خلاقیت و زندگی طولانی‌ تر 

ابزارهای هوش مصنوعی همچنین قدرت خلاقیت شما را تقویت خواهند کرد. امروز، بیان خلاقیت هنری شما نیازمند مهارت‌های فنی و منابع مالی است. این موانع باعث می‌شود بسیاری از ایده‌های ناب در ذهن افراد باقی بمانند و ما همگی از این بابت محروم می‌شویم.

 اما سیستم‌هایی مانند Midjourney و Sora آینده متفاوتی را به ما نشان می‌دهند. شما قادر خواهید بود نقاشی را با صحبت کردن به وجود آورید، مانند اینکه در گوش رامبراند(Rembrandt) زمزمه می‌کنید.

یا می‌توانید ملودی را زمزمه کنید و سپس با یک هوش مصنوعی مشابه واگنر(Wilhelm Richard Wagner)، آن را به یک سمفونی تبدیل کنید.

این انقلاب  در خلاقیت باعث می‌شود که دستاوردهای پزشکی آینده تنها به عمر طولانی‌تر محدود نشوند، بلکه زندگی‌های غنی‌تر و پربارتری را نیز فراهم کنند. زندگی‌هایی که با تمامی هنرها، موسیقی، ادبیات، فیلم‌ها و بازی‌هایی که در این سال‌های اضافی خلق شده، غنی خواهند شد.

از همه مهم‌تر، این تجربه‌ها را با کسانی که بیش از همه دوستشان دارید، به اشتراک خواهید گذاشت. تصور کنید که در حالی که از سلامتی برخوردارید، شاهد بزرگ شدن نوه‌های بزرگتان هستید!

فراوانی مادی، فشارهای اقتصادی را کاهش خواهد داد و به خانواده‌ها زمانی برای با هم بودن می‌دهد؛ چیزی که آنها همیشه آرزو داشته‌اند.

این همان جهش عمیقی است که در انتظار ماست. آینده‌ بشریت با تکنولوژی نه تنها از انسانیت ما نمی‌کاهند، بلکه به ما اجازه می‌دهند که به اوج‌ انسانیت دست یابیم.

ویژگی‌های جدید هوش مصنوعی گوگل در سال ۲۰۲۴

ویژگی‌های جدید هوش مصنوعی گوگل در سال ۲۰۲۴

در رویداد Made by Google 2024، گوگل محصولات و ویژگی‌های متنوعی را معرفی کرد. با وجود حجم زیاد معرفی‌ها، برخی از ویژگی‌های جذاب هوش مصنوعی نادیده گرفته شدند. در ادامه به بررسی چند ویژگی جدید و کمتر توجه‌ شده هوش مصنوعی گوگل مانند Pixel Studio  و Pixel Screenshots  می‌پردازیم که تجربه کاربری را در دستگاه‌های سری Pixel 9  بهبود می‌بخشند.

ویژگی های جدید هوش مصنوعی گوگل

  1. Call Notes: خلاصه‌ سازی مکالمات شما

برای افرادی که ممکن است به حافظه کوتاه‌ مدت خود اعتماد نداشته باشند، ویژگی Call Notes می‌تواند بسیار مفید باشد. این ویژگی در دستگاه‌های سری Pixel 9 در دسترس است و بعد از هر تماس، خلاصه‌ای از مکالمه شما را ذخیره می‌کند. جزئیات و متن کامل مکالمه نیز در بخش گزارش تماس‌های تلفن ذخیره می‌شود.

اگر این ویژگی از نظر حریم خصوصی برای شما نگرانی ایجاد می‌کند، گوگل اعلام کرده است که Call Notes به‌طور کامل روی دستگاه اجرا می‌شود و به تمام افراد حاضر در تماس اطلاع می‌دهد که مکالمه در حال ضبط است. با این حال، باید منتظر نظرات کارشناسان امنیتی در این زمینه باشیم.

  1. Pixel Studio: اپلیکیشن جدید تولید تصاویر

یک اپلیکیشن جدید مخصوص تولید تصاویر با استفاده از مدل‌های هوش مصنوعی مانند Imagen 3 که از طریق کلود کار می‌کند. این اپلیکیشن در دستگاه‌های Pixel 9، Pixel 9 Pro و Pixel 9 Pro Fold در دسترس است. کاربران می‌توانند با وارد کردن دستورات متنی، تصاویر دلخواه خود را تولید و به‌ راحتی ویرایش کنند. این ویژگی به‌ شدت خلاقیت را تقویت می‌کند و از طریق پیام‌های گوگل نیز قابل اشتراک‌ گذاری است.

به گفته گوگل، در حال حاضر Pixel Studio نمی‌تواند چهره‌های انسانی تولید کند که احتمالاً به دلیل مشکلاتی است که مدل هوش مصنوعی گوگل به نام Gemini اوایل سال جاری داشت. همچنین مشخص نشده که آیا تدابیر دیگری برای جلوگیری از تولید تصاویر مضر در این اپلیکیشن وجود دارد یا خیر.

  1. Pixel Screenshots: قابلیت جستجو در اسکرین‌ شات‌ها

اگر شما هم مثل من زیاد اسکرین‌ شات می‌گیرید ( بلیط‌ها، کدهای QR، کارت‌های پرواز و غیره) می‌دانید که پیدا کردن اطلاعات در میان اسکرین‌ شات‌ها ممکن است بسیار دشوار باشد، زیرا قابلیت جستجوی مناسبی ندارند.

اما خوشبختانه برای دارندگان آینده گوشی‌های Pixel 9، اپلیکیشن Pixel Screenshots از هوش مصنوعی برای تحلیل محتوای اسکرین‌ شات‌ها استفاده می‌کند، از جمله متن‌ها، افراد و اشیا موجود در تصاویر. اگرچه Google Photos قبلاً این کار را انجام می‌داد، اما Pixel Screenshots به‌ صورت محلی روی دستگاه کار می‌کند.

برای مثال فرض کنید دوست شما که عاشق سنجاب‌هاست، تولدش نزدیک است. شما ممکن است در گوگل کروم به دنبال هدیه‌ای برای او بگردید و اسکرین‌ شات‌هایی از لباس‌ها و لوازم مرتبط با سنجاب بگیرید. Pixel Screenshots محتوای این تصاویر را تحلیل می‌کند و به شما اجازه می‌دهد به‌ راحتی با جستجوی کلمه “سنجاب” به تمام این نتایج دسترسی پیدا کنید. حتی ، لینک‌هایی به جایی که این محصولات را پیدا کرده‌اید به همراه خلاصه‌ای از اطلاعات مربوط به هر آیتم نمایش داده می‌شود.

همچنین Pixel Screenshots می‌تواند اطلاعاتی مانند کدهای ورودی درب یا آدرس‌ها را در عکس‌های شما جستجو کند. در رویداد Made by Google 2024، تعدادی ویژگی جدید و جالب مبتنی بر هوش مصنوعی برای دستگاه‌های جدید سری پیکسل معرفی شد. برخی از این ویژگی‌ها در حال حاضر بر روی گوشی‌های Pixel 9 و Pixel 9 Pro ارائه شده‌اند.

  1. Gemini AI

 این دستیار شخصی به کاربر کمک می‌کند تا وظایفی مانند یادداشت‌ برداری، تنظیم یادآورها و پاسخگویی به سوالات را به‌ راحتی انجام دهد. این مدل هوش مصنوعی با اپلیکیشن‌های گوگل یکپارچه شده و از توانایی چند وجهی (متن، تصویر و صدا) برای پاسخگویی استفاده می‌کند.

  1. برنامه‌های سلامت

 ساعت Pixel Watch 3 نیز از هوش مصنوعی برای ویژگی‌هایی نظیر “Daily Readiness” و “Cardio Load” استفاده می‌کند تا به کاربران در پایش وضعیت بدنی و فعالیت‌های ورزشی کمک کند. همچنین این ساعت قابلیت “Loss of Pulse Detection” دارد که در صورت توقف ضربان قلب، اورژانس را مطلع می‌کند.

این ویژگی‌ها در دستگاه‌های جدید پیکسل، نوید یک تجربه کاربری پیشرفته‌تر و هوشمندانه‌تر را می‌دهد که تعامل کاربران با گوشی‌ها و ابزارهای پوشیدنی را ساده‌تر و کاربردی‌تر کرده است.