مدیر پروژه نرم افزار

مدیر پروژه نرم افزار

مدیر پروژه نرم‌ افزاری(sofrware progect manager)، رهبری یک تیم از توسعه‌ دهندگان نرم‌ افزار را بر عهده دارد و تضمین می ‌کند که پروژه‌ های نرم‌ افزاری به موقع، با رعایت بودجه و با رضایت ذینفعان به پایان می ‌رسند. وظایف مدیر پروژه برنامه ‌ریزی، اجرا و بسته‌ بندی پروژه، ارتباط با ذینفعان، از جمله مشتریان، مدیریت و اعضای تیم است تا اطمینان حاصل شود همه با هم هماهنگ هستند. مدیر پروژه نرم افزار باید مهارت ‌های رهبری قوی داشته باشد، توانایی مدیریت اولویت‌ ها را داشته باشد و درک عمیقی از روشها و ابزارهای توسعه نرم‌ افزار داشته باشد.  به طور کلی، نقش مدیر پروژه برای تضمین موفقیت پروژه ‌های نرم‌ افزاری بسیار حیاتی است.

وظایف مدیر پروژه نرم افزار

مهمترین وظایف مدیر پروژه در صنایع مختلف عبارتند است از : آغاز پروژه، برنامه ‌ریزی، اجرا، نظارت و پایان. این مسئولیت‌ ها در یکی از مقالات منتشر شده توسط PMI به عنوان “چرخه عمر پنج مرحله ‌ای تحویل پروژه” نام‌ گذاری شده ‌اند.
به طور کلی مدیران پروژه نقش کلیدی در موفقیت و کیفیت پروژه توسعه نرم‌ افزار دارند. آن ها از آغاز تا پایان، بر موفقیت و کیفیت پروژه نظارت می‌ کنند، پیشرفت پروژه را مدیریت می‌ کنند، با نهادها ارتباط برقرار می‌ کنند، ریسک‌ ها را مدیریت می‌ کنند و کیفیت را تضمین می کنند. به عنوان پلی بین تیم‌ های فنی و نهادها، جریان اطلاعات را مدیریت می‌ کنند، به تغییرات پاسخ می‌ دهند و انتظارات مشتری را برآورده می‌ کنند.

نقش ها و مسئولیت های مدیر پروژه

لیست کامل نقش ‌ها و مسئولیت ‌های مدیر پروژه نرم افزار به شرح زیر است:

  1. چگونگی تأثیر نهادها (ذینفعان) بر پروژه را مشخص می کند.
  2. تعیین ترکیب تیم و توافق با مشتری در این زمینه.
  3. برنامه‌ ریزی و ایجاد استراتژی ارتباطی پروژه.
  4. مدیریت اجرای پروژه.
  5. بررسی منظم پیشرفت کاری تیم طبق برنامه و طرح از پیش تعریف ‌شده.
  6. نظارت بر پیشرفت پروژه.
  7. انجام اقدامات لازم در صورت بروز مشکل.
  8. ارائه گزارش‌ ها و اسناد منظم.
  9. پیگیری عملکرد مهندسان.
  10. مدیریت تخصیص منابع.
  11. مدیریت ریسک‌ های پروژه.
  12. استفاده و اجرای استراتژی و استانداردهای QA.

نقش مدیر پروژه در توسعه نرم‌ افزار

نقش مدیر پروژه نرم افزار در مدیریت پروژه‌ های سنتی و پروژه های مبتنی بر متدلوژی چابک ، ممکن است متفاوت باشد.

مدیر پروژه‌ی سنتی، به عنوان فردی منصوب از طرف سازمان مجری پروژه، مسئولیت تحقق اهداف پروژه را بر عهده دارد. این نوع مدیریت پروژه شامل مجموعه‌ای از تکنیک‌های توسعه‌ یافته برای برنامه ‌ریزی، تخمین زمان و کنترل فعالیت‌ها می باشد.

در مقابل، مدیر پروژه‌ ی چابک نیز مسئولیت‌های دیگری را بر عهده دارد. علاوه بر تکمیل کارهای تعریف‌ شده در دامنه‌ ی پروژه، باید با تیم های غیر تولیدی ارتباط برقرار کند و روابط با مشتری/ تامین‌ کننده را مدیریت کند که شامل ارتباط با تیم‌ های مالی، منابع انسانی، بازاریابی و سایر تیم‌ های مرتبط با پروژه می‌ شود.

به طور خلاصه، مدیر پروژه ‌ی سنتی مسئولیت تحقق اهداف پروژه را بر عهده دارد، در حالی که مدیر پروژه‌ی چابک علاوه بر تحقق اهداف ، وظایف ارتباطی و مدیریت روابط را نیز به عهده دارد.

مدیران پروژه معمولاً در فعالیت‌های زیر شرکت می‌ کنند: شناسایی نهادهای مرتبط با پروژه، تعریف دامنه پروژه، تعیین اهداف و مراحل برای دستیابی به اهداف، نظارت و بازبینی دامنه پروژه و غیره.

 اگرچه این وظایف برای هر پروژه توسعه نرم‌ افزار متداول است، اما ممکن است برخی از وظایف در پروژه‌های مختلف تفاوت هایی داشته باشند. به همین دلیل، قبل از شروع  هر پروژه جدید باید نقش‌ها و مسئولیت‌های مدیر پروژه تعریف شود و بر انجام آن ها توافق شود.

انتظارات توسعه‌ دهندگان از مدیر پروژه نرم افزاری

مدیر پروژه دارای مجموعه ‌ای از مهارت‌ ها است، که برخی مهارت‌ ها برای توسعه ‌دهندگان مهم هستند و برخی دیگر برای مشتریان.
بسیاری اوقات، مدیران پروژه و توسعه ‌دهندگان با یکدیگر هم‌ نظر نیستند، زیرا هر دو طرف انتظارات متفاوتی دارند. به عنوان مثال، یک مدیر پروژه برای ارائه نتایج به موقع فشار می‌ آورد، در حالی که مهندسان به دلیل درخواست‌های تغییرات اخیر، نیاز به زمان بیشتری برای توسعه دارند. مدیر پروژه و مشتری، هر دو باید به‌ وضوح درک کنند که توسعه ‌دهندگان چه انتظاراتی از شخص مسئول مدیریت دارند.

در ادامه، نکات حیاتی را باید در نظر داشت:

  1. مدیر پروژه باید اطمینان حاصل کند که توسعه‌ دهندگان، دامنه و نیازمندی‌ های پروژه را به ‌خوبی درک کرده اند.
  2. توسعه ‌دهندگان باید از تمامی تغییرات پروژه مرتبط با دامنه، زمان ‌بندی، تیم و غیره آگاه باشند.
  3. توسعه‌ دهندگان و مشتریان هر دو باید به‌ صورت منظم گزارش‌ های وضعیت پروژه را ببینند تا بفهمند در چه مرحله ای هستند.
  4. مدیران پروژه باید مایل به برقراری ارتباط و ارائه بازخورد به توسعه دهندگان باشند.
  5. مدیران پروژه باید حوزه تخصصی پروژه را مطالعه و درک کنند تا انتظارات مشتری را به ‌طور مؤثرتری مدیریت کنند.

همانطور که می‌ بینید، توسعه‌ دهندگان نیاز به مسئولیت، همدلی و ارتباط منظم از طرف مدیران پروژه دارند. مشتریان نیز همینطور.
یک مدیر پروژه خوب باید به موقع مشتری را نسبت به پیشرفت، توسعه، ریسک ها و مسائل آن، جدول زمانی، حل تعارضات و سایر جنبه های فرآیند توسعه ، آگاه کند و در جریان امور قرار دهد.

انتظارات مشتریان از مدیر پروژه

مدیر پروژه به مشتریان کمک می ‌کند تا جزئیات پروژه را درک کنند، در صورت نیاز اصطلاحات فنی را توضیح می‌ دهد، نحوه پیشرفت پروژه را شرح می‌ دهد و بسیاری از وظایف دیگر را انجام می‌ دهد. با این حال، بسیاری از مشتریان لیست نقش‌ ها و مسئولیت‌ های مدیر پروژه را به شکل متفاوتی تصور می ‌کنند. بنابراین، آگاهی نسبت به انتظارات مشتریان از مدیر پروژه، برای ادامه ارتباط بسیار حیاتی است. به عنوان مثال، در زیر چند مورد از انتظارات مشتریان از مدیران پروژه آمده است:

  1. مدیران پروژه باید به اندازه کافی به سوالات مشتریان پاسخ دهند.
  2. مشتریان می‌ خواهند از پیشرفت پروژه باخبر شوند، بنابراین به جلسات و گزارش‌ های منظم نیاز دارند.
  3. مدیران پروژه باید پلی بین مشتری و تیم مهندسان باشند و دیدگاه و انتظارات مشتری را به تیم منتقل کنند.

ویژگی های مدیر پروژه نرم افزار

مهارت های مدیر پروزه

اگر قصد استخدام یک مدیر پروژه را دارید، حتماً باید درک کنید که یک مدیر پروژه خوب برای شما، تیم شما و ذینفعان پروژه به چه معناست.
به گفته Deborah Bigelow ، برخی از بهترین ویژگی های مدیر پروژه نرم افزار  عبارتند از:

  • دیدگاه صریح و واقع بینانه
  • تفکر استراتژیک ، انضباط کاری و توانایی اتمام صحیح کار
  • مهارت‌های ارتباطی عالی و موثر
  • مهارت حل مساله و تمایل به مقابله با چالش‌ها
  • مهارت های سازمانی و تشکیل تیم
  • انعطاف پذیری و توجه به مسائل مطرح شده از طرف تیم
  • الهام بخش و رهبری درست تیم با ایجاد یک محیط مثبت

به عبارت دیگر، ویژگی های مدیر پروژه نرم افزاری موفق، فقط در مورد مدیریت پیشرفت پروژه، انجام دیدگاه ها در Jira و درک آرتیفکت‌های اجایل نیست. در واقع، یک مدیر پروژه خوب باید توانایی‌ های دیگری  مانند رهبری و انگیزش تیم را داشته باشد. این رهبری شامل تسهیل ارتباط با ذینفعان و تیم‌ ها، تخصیص منابع کافی بر اساس نیازهای پروژه، پیگیری پیشرفت پروژه و اطمینان از کیفیت و تکمیل به موقع پروژه می ‌شود.

اما چگونه می‌ توان فهمید که مدیر پروژه چنین خصوصیاتی را دارد؟
بعضی از شرکت ‌ها پرسش‌ های غیر رسمی از ذینفعان کلیدی پروژه مانند مدیر مهندسی یا مدیر تحویل پروژه می پرسند. بر اساس پاسخ‌ها، ارزیابی می کنند که آیا مدیر پروژه‌ در ایجاد روابط سالم و محیط کاری مثبت مهارت دارد یا خیر.

داشتن یک مدیر پروژه برای تیم شما به این معناست که :

  • همیشه مطمئن هستید که در صورت بروز هر مشکلی با چه کسی تماس بگیرید.
  • دقیقاً می ‌دانید که چه کسانی مسئول اجرای کد نویسی، تست، استقرار و غیره هستند.
  • زمان بندی کار پروژه را دریافت کرده و آن را با پیشرفت واقعی مقایسه می‌ کنید.
  • وقت خود را برای کنترل توسعه دهندگان، سنجش عملکرد ، سرعت و کیفیت تلف نمی کنید.

برای همه ی این موارد، شما یک فرد قابل اعتماد دارید که مسئول تمام نتایج پروژه است – یک مدیر پروژه اختصاصی.

 چالش های توسه نرم افزار بدون مدیر پروژه

تصمیم گیری در مورد استخدام یک مدیر پروژه به مشتری بستگی دارد. با این حال، مشتری باید از چالش ‌هایی که ممکن است پیش آید، آگاه باشد:

عدم پشتیبانی مدیریتی مهندسان

اکنون مشتری باید وقت خود را صرف مطالعه CI/CD کند و یا حتی اصطلاحات خاصی که معمولاً توسط توسعه ‌دهندگان استفاده می ‌شود را یاد بگیرد.

گسترش دامنه پروژه

هنگامی که یک پروژه رشد می ‌کند، به یک کابوس به نام «گسترش دامنه» تبدیل می ‌شود. آیا مشتری می تواند تغییرات درخواستی خود را کنترل کند و مرزهای دامنه را حفظ کند؟ برای حفظ نیازهای پروژه به صورت واضح و پیوسته، باید به ‌صورت منظم نیازهای پروژه بازبینی شود.

انتخاب فناوری نادرست

 اگر یک معمار راه‌ حل/نرم‌ افزار دارید که می‌ تواند شما را در انتخاب یک مجموعه فناوری راهنمایی کند، عالی است. با این حال، ممکن است به طور فوری نیاز به تصمیم ‌گیری در مورد انتخاب فناوری داشته باشید. انتخاب فناوری اشتباه ممکن است هزینه ‌های زیادی برای سازمان شما داشته باشد.

فهرست چالش ‌ها بی‌ پایان است. موارد فوق تنها مهمترین‌ چالش ها هستند. استخدام توسعه ‌دهندگان بدون مدیر پروژه، سرمایه مشتری را حفظ نمی کند. در واقع، اگر مشتری پروژه را رهبری کند، ممکن است مرتکب اشتباه های زیادی شود. علاوه بر این، مدیریت پروژه نیاز به وقت زیادی دارد که می‌تواند بهتر صرف شود.

توصیه‌ هایی برای استخدام مدیر پروژه 

 اگر موفقیت پروژه شما به یک مدیر پروژه وابسته است، بیشتر به چه چیزهایی در انتخاب یک شخص برای مدیریت مهندسان توجه می‌ کنید؟

 در اینجا چند توصیه برای استخدام یک مدیر پروژه خوب داریم:

  1. تجربه تخصص مرتبط با پروژه‌ مورد نظر را داشته باشند.
  2. تجربه مدیریت تیم را داشته باشند.
  3. نسبت به وظایف و مسئولیت‌ های هم ‌تیمی ‌ها دانش کافی داشته باشد و اصطلاحات فنی اصلی را درک کند.
  4. به طور منظم مستندات پروژه مانند گزارش‌ ها و نمودارها را تهیه کند.

پس، چه گزینه‌ای بهتر است : تیمی که توسط اعضای خود تیم، سازماندهی شده است یا تیمی که توسط یک مدیر حرفه ‌ای مدیریت می ‌شود؟ انتخاب بر عهده شماست. ما همیشه توصیه می‌ کنیم که یک مدیر پروژه استخدام کنید تا از هرج و مرج جلوگیری شود و کارها را با موفقیت به پایان برسانید.

 

سوالات متداول

مدیریت پروژه در توسعه نرم افزار یعنی چه؟

در توسعه نرم‌ افزار، مدیریت پروژه به فرآیند استفاده از مجموعه ‌ای خاص از ابزارها، دانش ها و تکنیک ‌ها برای کنترل اجرای پروژه‌ های فناوری اطلاعات اشاره دارد. هدف اصلی از انجام این فعالیت‌ ها، به‌ دست آوردن نتایج موفق و ارزشمند از طریق توسعه یک محصول نرم‌ افزاری با فناوری قدرتمند است. این فرآیند با همکاری  متخصصان زیادی انجام می ‌شود، از جمله مدیران پروژه، مهندسان و معماران نرم ‌افزار، مهندسان تضمین کیفیت، طراحان، تحلیل ‌گران و افراد دیگر. گاهی تیم‌ها نیاز به مشارکت کارشناسان صنایع دارند که در مورد جزئیات یک حوزه خاص اطلاعات زیادی دارند. به عنوان مثال، زمانی که پروژه ‌ای مرتبط با بانکداری توسعه می ‌دهیم، تیم می ‌تواند با کارشناسان بانکداری مشاوره همکاری کند.

نقش مدیر پروژه نرم افزار چیست؟

مدیر پروژه یکی از نقش های مهم در صنعت فناوری اطلاعات است زیرا مدیر پروژه، کل فرآیند را از ابتدا تا انتها هماهنگ می کند. مدیر پروژه نقش فعالی در مذاکره با تمام ذینفعان، برقراری ارتباط  نیازمندی ها با همه اعضای تیم و سازماندهی و نظارت بر روند توسعه دارد. بسته به روش مدیریت پروژه، سطح مسئولیت ها ممکن است متفاوت باشد. در برخی موارد، مدیر پروژه مسئول صدور صورت صورتحساب، گزارش و حل و فصل درگیری ها نیز است.

به طور خلاصه، مدیر پروژه نقش کلیدی در موفقیت پروژه‌ های نرم‌ افزاری دارد و تاثیر مستقیمی بر روی نتیجه نهایی پروژه دارد.

نرم افزار سازمانی چیست؟

نرم افزار سازمانی چیست؟

نرم افزار سازمانی (Enterprise Software) یک نوع نرم افزار است که برای استفاده در سازمان‌ها و شرکت‌ها طراحی شده است. نرم افزار سازمانی معمولاً امکانات و قابلیت‌هایی دارد که بتواند نیازهای ویژه‌ای که در یک سازمان وجود دارد، را برطرف کند. به عنوان مثال، یک نرم افزار سازمانی می‌تواند برای مدیریت منابع انسانی، حسابداری، مدیریت پروژه، مدیریت انبار و غیره طراحی شده باشد. نرم افزار Enterprise اغلب از سیستم های پایگاه داده برای ذخیره داده ها استفاده می کند و معمولاً قابلیت اتصال به سایر سیستم ها و نرم افزار ها نیز دارد.

 نرم ‌افزار سازمانی به طور عمده توسط مؤسسات بزرگ، سازمان ‌های دولتی یا شرکت ‌ها استفاده می ‌شود تا به آن‌ ها در پیگیری و مدیریت بهینه اطلاعات متعددی که شرکت ها جمع‌ آوری می کند، کمک کند. نرم افزار سازمانی ستون اصلی گردش کار و تجربیات دیجیتالی است که توسط انواع کسب و کارها مدیریت و ارائه می شود.. این نوع نرم ‌افزار با نرم‌ افزارهای سنتی برای استفاده عمومی تفاوت دارد زیرا برای برآورده کردن نیازهای خاص یک سازمان طراحی شده است و نه یک راه‌ حل ‌مناسب همه. توسعه نرم‌ افزار شرکتی یک رویکرد چند رشته‌ ای به فرآیند توسعه نرم‌ افزار است که باید عملیات‌ های کسب‌ و کاری حیاتی را پشتیبانی کند. توسعه نرم‌ افزار شرکتی شامل ایجاد راهکارهایی برای جریان‌ های کاری شرکتی و تسهیل برنامه‌ ریزی منابع (ERP)، نرم‌ افزار مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، نرم‌ افزار حسابداری و نرم‌ افزار زنجیره تأمین/حمل‌ و نقل است.

چرا به نرم افزار سازمانی نیاز داریم؟

ما از نرم افزار سازمانی برای تکمیل بسیاری از مشاغل استفاده می کنیم. از روش های ساده ارتباطات و به اشتراک گذاری فایل تا مدیریت و تعیین وظایف روزانه. تمام این کارها یک هدف مشترک دارند: ارائه، پشتیبانی و بهینه سازی جریان کاری در هر سازمانی که نیاز به همکاری موثر بین کارکنان دارد.در زیر برخی از مهمترین مزایای استفاده از نرم افزار سازمانی را آورده ایم:

  1. افزایش بهره وری: استفاده از نرم افزار سازمانی باعث بهبود فرایندها و در نتیجه افزایش بهره وری کارکنان در سازمان می‌شود.
  2. افزایش کیفیت خدمات: استفاده از نرم افزار سازمانی باعث بهبود کیفیت خدمات ارائه شده توسط سازمان به مشتریان می شود و در نتیجه رضایت مشتریان افزایش پیدا می کند.
  3. بهبود ارتباطات: نرم افزار سازمانی ارتباطات داخلی و خارجی سازمان را بهبود می دهد و تبادل اطلاعات را سریعتر و کارآمدتر می کند.
  4. کاهش خطاها: استفاده از اتوماسیون ها در نرم افزار سازمانی منجر به کاهش خطاها و اشتباهات انسانی در فرایندهای مختلف سازمان می‌ شود.
  5. افزایش شفافیت: نرم افزار سازمانی اطلاعات بیشتری را در دسترس کارکنان قرار می دهد و در نتیجه شفافیت را افزایش داده و باعث بهبود تصمیم‌ گیری‌ ها و افزایش عملکرد سازمان شود .
  6. افزایش امنیت: نرم افزار سازمانی می‌تواند  امنیت اطلاعات را بهبود بخشد و از دسترسی غیرمجاز به داده ها و اطلاعات حساس جلوگیری کند.
  7. افزایش انعطاف‌ پذیری: به کمک نرم افزار سازمانی سازمان ها به شرایط و تغییرات مختلف سریعا و به راحتی پاسخ می دهند و در نتیجه سازمان ها از انعطاف‌ پذیری بالایی خواهند داشت.
مزایای نرم افزار سازمانی

انواع نرم افزار سازمانی

نرم افزارهای سازمانی می توانند بر اساس نیازها و وظایف مختلف سازمان‌ها، به انواع مختلف تقسیم بندی شوند. در اینجا پنج مورد از پرکاربردترین نرم افزار های سازمانی را بررسی می کنیم.

۱.نرم افزار مدیریت پروژه و وظایف(Project management and tasking )

نظارت بر عملکرد جریان کار و پیگیری نتایج فردی در سطح کارمندان، دپارتمان ها و شعبه ها، یک کار فوق العاده سخت و پر مسئولیت است. به دست آوردن تصویر کلی و تجزیه و تحلیل تمام جنبه های سازمانی ، بدون ابزار مناسب غیر ممکن است. راهکارهای تخصصی مدیریت پروژه و وظایف، تمام کارهای روتین مدیریتی را متمرکز می کنند، وظایف را به بخش های مختلف تقسیم می کنند و به صورت خودکار تمام کارهایی که باید انجام شود، در حال انجام است و انجام شده است را ثبت می کنند. اینگونه راه کارها معمولاً دارای ویژگی های پیگیری و گزارش دهی هستند که وظایف مدیر پروژه را بسیار آسان تر می کند. برخی از نمونه های متداول برجسته که استفاده شده اند عبارتند از:

 Zoho Projects:  یک پلت فرم آزموده شده با ده ها ابزار مدیریت و آنالیز عملکرد برای بهینه سازی وظایف، که در یک مکان جمع آوری شده اند، بخشی از یک سیستم Zoho CRM بزرگتر.

Trello : یک سیستم مدیریت پروژه راحت با رابط کاربری آسان که بر اساس صفحه های قابل مشاهده ساخته شده است.

Teamwork : یک پلتفرم برای برنامه ریزی و مدیریت وظایف با قابلیت کشیدن و رها کردن بدون هیچ زحمتی.

۲.نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری(Customer Relationships Management  CRM)

نرم افزارهای مدیریت ارتباط با مشتری، اطلاعات مشتری را در یک مکان ذخیره می‌کنند و به شما اجازه می‌دهند تا با مشتریان خود در تماس باشید، خرید و فروش متقابل را انجام دهید و به دنبال فرصت‌های بازاریابی باشید.

این نرم افزار Enterprise در واقع یک لیست تماس همه جانبه است که بسیاری از تعاملات مشتری را به صورت خودکار انجام می دهد، که در غیر این صورت یک متخصص انسانی باید به صورت دستی انجام دهد و در نتیجه در یک روال غیر ضروری غرق می شود و عملکرد ضعیفی خواهد داشت. برخی از پرکاربردترین راهکارهای CRM امروزه عبارتند از:

Salesforce : یک CRM بسیار محبوب که فرصت های پیشرفته ای مانند اتصال ذخیره سازی ابری را ارائه می دهد و به طور مداوم قابلیت های خود را گسترش می دهد.

Oracle : یکی از پایگاه داده های مدیریت شده پیشرفته است که جمع آوری ، پیگیری و مدیریت داده ها را برای انواع سازمان ها، در هر اندازه ای، ساده می کند.

Zoho : یک پلت فرم CRM گسترده که به کسب و کارها کمک می کند تا با استفاده از ابزارها و فرصت های ارائه شده ، در جریان کارهای خود به طور موثر مقیاس پذیر شوند.

۳.نرم افزار برنامه ریزی منابع سازمانی( Enterprise Resource (Planning (ERP)

نرم افزارهای برنامه ریزی منابع سازمانی به شرکت ها کمک می کنند تا تمام موارد داخلی مورد نیاز برای اجرا و مدیریت را به هم متصل و همگرا کنند. این موارد ممکن است شامل حسابداری، مدیریت زنجیره تامین، پذیرش ریسک، تدارکات، موجودی و غیره باشد.

ERPها معمولاً با سیستم های CRM بزرگتر و داشبوردهای مدیریتی یکپارچه شده اند تا جریان کاری جامع و شفاف را در داخل و خارج از شرکت به دست آورند.

بهترین نمونه های ERP در بازار امروز عبارتند از:

SAP : یک پلت فرم ERP پیچیده با تجزیه و تحلیل های عمیق و هوشمندانه که از طریق ابزارهای مختلف و قابلیت های پیشرفته ارائه می شود.

Oracle NetSuite: مجموعه ای از  ابزارها برای مدیریت داخلی شرکت که توسط Oracle  ارائه شده است.

 Sage Business Cloud: یک سیستم برجسته که به یک محیط ابری اختصاصی و قابل تنظیم برای مشتری متصل است.

۴.نرم افزار هوش تجاری (Business Intelligence (BI) )

سیستم‌ های هوش تجاری، بر روی جمع ‌آوری و تحلیل داده‌ ها به صورت جداگانه تمرکز دارند و درک عمیقی از تمام داده های کسب و کار و بینش های تحلیلی ارائه می دهند که به سازمان ها کمک می کند تصمیم ‌گیری ‌های کارآمد تری بگیرند. و به درستی داده ها، با ارزشترین منبع برای هر نوع کسب و کاری در دنیای امروز هستند.

برخی از نمونه‌های معروف بازار شامل محصولات نرم افزاری زیر است:

Microsoft Power BI : این ابزار دسکتاپ، با قابلیت ‌های گسترده برای تجسم و تحلیل داده‌ ها، شناخته شده و محبوب است.

Domo : یک مجموعه ابری از داشبوردها و ابزارها برای تحلیل داده ‌ها است.

MicroStrategy : یک پلتفرم هوش تجاری برای شرکت‌ های بزرگ است که در همه صنایع به خوبی عمل می‌ کند و جریان کارها را دیجیتالی می ‌کند.

۵. نرم افزار اتوماسیون بازاریابی

نهایتاً، بازاریابی، که یک محرک ضروری برای هر کسب و کار است و از تمام جنبه های مدیریت داخلی، ارتباطات و تعاملات پیروی می کند. همگام شدن با سرعت بازار امروزی، بدون خودکارسازی روال های بازاریابی غیر ممکن است. ابزارهای اتوماسیون بازاریابی به بهبود وظایف از جمع آوری داده ها و ارسال ایمیل خبرنامه بازاریابی تا هماهنگی فروش، تجزیه و تحلیل نرخ تبدیل و گزارش دهی کمک می کنند.

در ادامه بهترین راهکارهای اتوماسیون بازاریابی که امروزه در دسترس هستند عبارتند از:

Marketo : فرصت های گسترده ای برای افزایش فروش از طریق مدیریت کمپین ایمیل و غیره ارائه می دهد.

Hubspot : یک ابزار اثبات شده برای ایجاد کمپین های بازاریابی خودکار کارآمد.

Pardot : یک ابزار بازاریابی است که از تولید سریع سرنخ تا جذب حساب های ابری سفارشی، مجموعه گستره ای از فرصت های بازاریابی را فراهم می کند.

تیم و ابزار توسعه نرم افزار سازمانی

چرخه توسعه نرم افزار سازمانی کاری زمانبر است. برای انجام آن، ابزار مناسب، تخصص لازم برای استفاده از آنها و رویکرد مرحله ای لازم است. مراحل اساسی و ضروری توسعه،  ممکن است در پروژه های مختلف متفاوت باشد، اما مراحل مقدماتی و نیازهای مربوط به هر مرحله برای ساخت بنیاد محصول دیجیتالی قوی، یکسان است. بیایید به هر یک از آنها نگاهی بیندازیم. اما قبل از آن، بیایید نقش های اصلی پروژه را که باید در فرآیند توسعه مشارکت داشته باشند، بررسی کنیم.

 تیم

مدیر پروژه : کسی که باید پروژه را طبق زمانبندی پیش ببرد، نقاط عطف و تحویل ها را مدیریت کند و پیشرفت توسعه را هماهنگ کند.

تحلیلگر کسب و کار : یک متخصص که به شناسایی جنبه های اصلی کسب و کار که باید مورد توجه قرار گیرد کمک می کند، نیازها و اهداف را به ویژگی ها تبدیل می کند و هوش تجاری را سازماندهی می کند.

معمار سیستم : یک متخصص با دانش عمیق از ساختارهای دیجیتالی برای طراحی معماری و زیرساخت محصول و نظارت بر امکانات یکپارچه سازی.

طراحان UI/UX  : طراحانی که مسئول تحقیق، ایجاد و پیاده سازی جنبه های اصلی نرم افزار یعنی طراحی نرم افزار سازمانی، رابط کاربری و تجربه کاربری هستند .

توسعه دهندگان سازمانی  Backend و Frontend : مهندسان نرم افزاری که در حال توسعه ساختارهای کد داخلی (backend)  و قابلیت های رابط کاربری(Frontend) هستند.

مهندسان QA : متخصصان تضمین کیفیت از طریق آزمایش ها و اشکال زدایی  وظایف مختلف، اطمینان حاصل می کنند که معماری طراحی شده و توسعه یافته ، بدون خطا و با یکپارچگی قابل اجرا است.

مهندس DevOps : یک متخصص DevOps  اختصاصی که فرآیند واقعی اجرای وظایف توسعه را هماهنگ می کند و شکاف بین مدیریت و تیم تولید فنی را پر می کند.

همچنین، مهندسان نرم افزار Enterprise به ابزارهای مناسب برای اجرای مراحل پروژه و ساخت راهکار نیاز دارند که tech stack پروژه را شکل می دهد. برای انتخاب tech stack “استانداردهای طلایی” وجود دارد که انتخاب شما را آسان تر می کنند.

tech stack اصلی

Database 

MongoDB

Frontend

HTML/CSS برای نشانه گذاری و طراحی ظاهر

JavaScript برای اسکریپت نویسی

Angular.js یا  React به عنوان یک فریم ورک وب

 

 Backend

Express به عنوان یک چارچوب وب

Node.js به عنوان یک محیط اجرایی

tech stack جایگزین

Database 

MongoDB

Front-end

HTML/CSS

JavaScript

React

Backend

Express

Node.js

این ها tech stack های متداول و مشابهی هستند که از نظر هسته اصلی تکنولوژی فریم ورک وب با هم متفاوت هستند. یکی Angular.js دارد و دیگری  React. این تفاوت کوچک می تواند به یک توسعه دهنده نرم افزار Enterprise کمک کند تا در شرایط مختلف، سبک های متفاوتی از چرخه توسعه را داشته باشد. متخصصین پس از شناخت جزئیات پروژه، انتخاب نهایی را انجام می دهند. این tech stack اولیه و پایه باید کافی باشد. البته، تعدادی از ابزارهای دیگر نیز لازم خواهد بود، اما ابزار های دیگر به طور خاص، توسط فرمت برنامه و متخصصانی که با آن کار می کنند، تعیین می شود.

مراحل توسعه نرم افزار سازمانی

حالا بیایید فرآیند توسعه نرم افزار سازمانی را مرور کنیم.

مراحل توسعه نرم افزار سازمانی

 مرحله ۱: فاز کشف

 در ابتدا، اهداف و نیازهای اساسی سازمانی بررسی و آنالیز می شوند، نیازمندی ها جمع آوری و ساختاردهی می شوند (همه ذینفعان باید در این مرحله درگیر باشند)، و تصویر کلی از پروژه تدوین می شود. مدیر پروژه (PM) و تحلیلگر کسب و کار (BA) متخصصانی هستند که بیشترین کار را در این مرحله انجام می دهند.

مرحله ۲: برآورد و برنامه ریزی

در این مرحله، تیم نقشه راه پروژه را شرح می دهد، که شامل همه اهداف، موعد نهایی تحویل، دامنه بودجه و وظایف، و جنبه های دیگر است. در این مرحله، مدیر پروژه (PM)، تحلیلگر کسب و کار (BA) و مالک پروژه (و یا ذینفعان) همچنان با هم همکاری می کنند و محیط بازار، راهکارهای رقابتی، و جنبه های زیربنایی پروژه را بررسی می کنند. این تلاش ها اغلب منجر به نسخه اولیه MVP محصول آینده می شوند. (MVP مخفف Minimum Viable Product به معنای «حداقل محصول قابل پذیرش» است.)

مرحله ۳: طراحی نرم افزار سازمانی

بر اساس نقشه راه و طرح کلی جمع آوری شده، معمار سیستم شروع به ایجاد معماری نرم افزار می کند. در این مرحله، در نظر گرفتن دیدگاه کاربر نهایی اصلی ترین دستورالعمل است؛ زیرا این راه نهایی برای دستیابی به برنامه قابل استفاده است. نمونه سازی اولیه معمولاً کمک می کند تا این کار انجام شود.

مرحله ۴: توسعه

پیچیده ترین بخش فنی زمانی است که توسعه دهندگان ویژگی‌ ها و عناصری را که باعث می ‌شوند نرم‌ افزار کار کند و اجرایی شود، به ساختار اولیه نرم ‌افزار یعنی معماری نرم افزار، اضافه می ‌کنند.  یک توسعه دهنده backend اولین نفری است که به ارائه و پیاده سازی عملکرد داخلی، از جمله منطق قابلیت استفاده، API ها، پایگاه داده ها، عملکرد سرور و سایر بخش های اساسی می پردازد. علاوه بر این، توسعه دهنده frontend ویژگی هایی را که کاربران پس از اتمام محصول به آن دسترسی خواهند داشت، ایجاد می کند. معمولاً، توسعه دهندگان frontend  از ترکیب HTML / CSS  و JavaScript  برای ادغام طراحی گرافیکی و رابط کاربری استفاده می کنند.

مرحله ۵: تست

 این مرحله ای است که متخصصین تضمین کیفیت وارد بازی می شوند و تست های عملکردی، بارگذاری، واحد، کارایی، امنیت و سازگاری را اجرا می کنند. این بخش جدایی ناپذیر پروژه توسعه است. مهندسان محصول را بهبود می بخشند و آن را برای انتشار نهایی آماده می کنند. برای اطمینان از اینکه همه چیز دقیقا درست عمل می کند، اصلاح باگ ها و تست ترکیبی خودکار و دستی ، به طور مکرر انجام می شود.

مراحل بعدی: استقرار، راه اندازی، و پشتیبانی

استقرار مناسب محصول هم بسیار مهم است. اگر محصول یک برنامه موبایلی است، آن را در بازار متناسب آپلود کنید. اگر محصول یک راهکار تحت وب است، باید برای اجرا در مرورگرهای مختلف تنظیم شود. پس از راه اندازی محصول، پشتیبانی بیشتری برای بهبود محصول بر اساس CX و بازخورد لازم است.

 

هزینه توسعه سیستم های سازمانی چقدر است؟

هزینه نهایی توسعه، دشوارترین سوالی است که می توان جواب آن را به طور دقیق مشخص کرد. هزینه نهایی به عوامل و جزئیات اساسی زیادی بستگی دارد، از جمله حوزه کاری، پیچیدگی معماری، وجود ویژگی های پیشرفته، تکنولوژی، اندازه تیم، و غیره. شرایط همکاری با یک تیم توسعه استخدام شده را، به شرایط فوق اضافه کنید و شما یک تخمین تقریبی خواهید داشت.

فرآیند توسعه ممکن است پس از شروع پروژه تغییر کند و شکل های مختلفی به خود بگیرد، که این باعث می شود بودجه بندی بسیار دشوارتر شود. بنابراین، به جای اینکه به شما تخمین آماری تقریبی ۷۵،۰۰۰-۷۵۰،۰۰۰ دلار بدهیم، توصیه می کنیم با یک آژانس حرفه ای برای مشاوره و تخمین تقریبی بر اساس برخی از ایده های خاص و طرح کلی پروژه تماس بگیرید.

در این باره بیشتر بدانید:

توسعه نرم افزار: ERP چگونه یک راهکار سفارشی بسازیم

تخصص ما در توسعه نرم افزار سازمانی

ما پروژه های مختلفی با فرمت ها، پیچیدگی ها، و کاربرد های مختلف برای استارتاپ ها، SME ها، و کسب و کارهای بزرگ، امکانات، و سازمان های مختلف در صنایع و رشته های مختلف ارائه می دهیم. ما می توانیم به شما در انجام وظایف زیر کمک کنیم:

  • تفصیل ایده راهکار سازمانی خود
  • توصیه یک مهندس نرم افزار سازمانی برتر
  • مشاوره شما در مورد جنبه های اصلی راه کار آینده
  • شما را در جهت بروزترین و بالاترین بازده راهنمایی کنیم
  • کمک به طرح بودجه تقریبی
  • جمع آوری نیازمندی های پروژه در طول فاز کشف
  • توسعه زیرساخت و معماری راه کار
  • کار بر روی نمونه سازی و توسعه پروژه
  • انجام بسیاری از کارهای توسعه سفارشی دیگر مانند ادغام سیستم، نوسازی، بهینه سازی، و غیره

ما خوشحال خواهیم شد که در هر زمانی در مورد پروژه آینده شما بحث کنیم.

خلاصه

توسعه و راه اندازی یک سیستم نرم افزاری جدید برای یک سازمان بزرگ، کاری چالش برانگیز و دشوار است ، اما نتیجه آن یک گردش کار سفارشی و کارآمد است که کارها را آسان تر و راحت تر می کند .یک سیستم سفارشی بازتاب دیجیتالی آن سازمان است : فلسفه گردش کار ، ویژگی های برند و سبک همکاری آن سازمان.

مساله دیگری که خوب است به آن توجه کنید این است که چنین سیستم هایی همیشه مورد تقاضا هستند. فقط مطمئن شوید که متخصصان با تجربه در ایجاد سیستم های نرم افزاری سازمانی مشارکت داشته باشند.

سوالات متداول

توسعه نرم افزار سازمانی چیست؟

توسعه نرم افزار سازمانی امکان ایجاد ابزارها، برنامه ها و سیستم هایی را فراهم می کند که به نیازهای یک سازمان اختصاص یافته اند. این نرم افزارها کمک می کند تا گردش کارها دیجیتالی شوند، در نتیجه باعث تسهیل بسیاری از کارها می شود و فواید دیگری مانند ارتباط متمرکز، همکاری خودکار، مدیریت ، نظارت و گزارش دهی راحت را به همراه دارد.

تکنولوژی توسعه نرم افزار سازمانی چیست؟

 توسعه نرم افزار سازمانی بر اساس ابزارها و زبان های توسعه رایج ، انجام می شود: از HTML / CSS  و JavaScript تا .NET ، Java و غیره. هر tech stack  ویژگی های منحصر به فردی دارد، اما همیشه به ابزارهایی برای ساخت پایگاه داده ها و API ها، طراحی طرح کلی ، توسعه معماری نرم افزار frontend و backend و تست تمام عناصر، نیاز است.

 توسعه دهنده سازمانی چه کار می کند؟

نقش مهندسان نرم افزار سازمانی طراحی، ساخت، تست و نگهداری سیستم های پیچیده ای است که برای برآورده کردن نیازهای خاص سازمان سفارشی شده اند. کار آنها شامل توسعه، یکپارچه سازی، معماری، مدیریت پایگاه داده و موارد دیگر است.

تفاوت بین توسعه نرم افزار و توسعه نرم افزار سازمانی چیست؟

توسعه نرم افزار به معنای ایجاد برنامه ها و کاربردهای کامپیوتری برای اهداف مختلف است، از استفاده فردی تا کسب و کارهای کوچک. این توسعه شامل طراحی، کدنویسی، تست و استقرار نرم افزار برای برآورده کردن نیازهای مشخصی است. از طرف دیگر، توسعه نرم افزار سازمانی بر روی ایجاد برنامه ها و سیستم هایی برای سازمان ها یا شرکت های بزرگ تمرکز دارد. تفاوت اصلی در مقیاس و پیچیدگی پروژه ها قرار دارد. توسعه نرم افزار سازمانی با راهکارهای بزرگتر و پیچیده تری سر و کار دارد که نیازمند ادغام با سیستم های موجود، مدیریت داده در مقیاس بزرگتر، اقدامات امنیتی و پایبندی دقیق به استانداردهای  صنعتی هستند.

 کدام یک از مثال ها نرم افزار سازمانی است؟

در این مقاله، ما پنج مثال بارز از سیستم های سازمانی را ذکر کردیم که شامل CRM ها، ERP ها، راهکارهای بازاریابی، هوش تجاری و مدیریت پروژه هستند.

معمار راه حل

معمار راه حل

معمار راه حل (Solution Architect) با توجه به نیازمندی‌ها و مشکلات یک سیستم نرم‌ افزاری، به طراحی و پیاده‌ سازی راه‌حل‌ های مناسب و کارآمد برای این مشکلات می‌پردازد. معمار راه حل باید دارای دانش و تجربه‌ ای گسترده در زمینه تحلیل، طراحی و پیاده‌ سازی نرم‌ افزارها باشد و بتواند به صورت دقیق و سازمان‌ دهی شده به مشکلات نرم‌ افزاری پیش روی سازمان یا پروژه‌ای خاص پرداخته و راه‌ حل‌های بهینه و مؤثر برای آنها ارائه دهد.

 با وجود مجموعه گسترده‌ای از نرم‌ افزارهای موجود، این نرم افزارها ممکن است برای کسب ‌و کارهایی که به دنبال پیاده‌ سازی آن‌ها برای بهبود کسب‌ و کارشان هستند، مشکلاتی ایجاد کنند. این مشکلات می‌تواند شامل مواردی مانند عدم سازگاری نرم‌ افزار جدید با سیستم‌ های موجود، مشکلات فنی، امنیتی و غیره باشد.

 گاهی اوقات، صاحبان کسب و کار ممکن است به دنبال فناوری های پیشرفته و نوین باشند که با اهداف کسب‌ و کار مورد نظر مرتبط نیست. یا با وجود انتخاب درست نرم‌ افزار، نمی‌ توانند آن نرم افزار را با دامنه وظایفی که باید انجام دهد، هماهنگ کنند. در اینجا معمار راه حل به کمک می‌ آید. در ادامه، توضیحاتی در مورد نقش ها و مسئولیت‌ های معمار راه حل آورده شده است.

 

معمار راه حل چه کاری انجام می‌ دهد؟

معمار راه حل شخصی است که مسئولیت طراحی و توسعه یک راه حل نرم‌افزاری را بر عهده دارد و در طول فرآیند توسعه، هدایت استراتژیک را ارائه می‌دهد. این شخص باید اطمینان حاصل کند که راه حل نرم افزاری جدید با معماری موجود سازگاری دارد و از نظر فنی، کاربری و سایر جنبه‌ها، با سایر بخش‌های سازمان هماهنگی دارد.

برای درک بهتر نقش و مسئولیت های معمار راه حل نرم افزار، آن را با انواع مختلف معماران نرم افزار مانند معماران سازمانی، و معماران فنی مقایسه کردیم.

معمار سازمانی بیشتر به استراتژی و نیازهای تجاری تمرکز دارد.  با هماهنگی تصمیم‌گیران اصلی، وضعیت فنی کنونی اکوسیستم‌های سازمان را بررسی کرده و اهداف کلی را برای شکل دادن به تغییرات لازم و طرح کلی امکانات مورد نیاز برای پیاده‌سازی آن‌ها تعیین می‌کند.

 معمار فنی بیشتر به طراحی و پیاده سازی راه حل های فنی تمرکز دارد. همچنین معمار فنی با همکاری تیم‌های توسعه، مسئول پشتیبانی و نگهداری از راه‌حل‌هایی است که بر ایجاد آن‌ها  نظارت می‌کند.

معمار راه حل، معمار سازمانی، معمار فنی

معمار راه حل نرم افزار به عنوان پل ارتباطی بین نیازهای تجاری و راه حل های فنی عمل می کند . پس از اینکه معمار سازمانی تعیین کرد که چه کاری باید انجام شود، معمار راه حل نرم‌ افزار مشخص می‌کند که چگونه باید انجام شود تا چالش های کسب‌ و کار را حل کند و پیوندی بین سازمان و توسعه معماری فنی ایجاد کند.

زمینه ی فعالیت معمار راه حل

 IT

 در حوزه IT ، متخصصان معمار راه حل اطمینان حاصل می کنند  که پرسنل بخش محصول و توسعه در خصوص پیاده سازی موثر و عملکرد یک راه حل نرم‌افزاری جدید هماهنگ هستند.

تجارت الکترونیک

با بخش عظیمی از فروش‌ها که به طور ناگزیر به صورت آنلاین انجام می شوند، به راهکارهای جدید و به‌روزرسانی برنامه های موجود برای انجام فروش آنلاین نیاز خواهد شد و معمار راه حل مسئول شناسایی، توسعه و نگهداری آن‌ها است.

تولید

 این حوزه شامل مجموعه‌ گسترده ای از محصولات تولیدی است – از غذا و نوشیدنی تا ماشین‌آلات و داروها. معمار راه حل با برقراری دسترسی مداوم به نرم‌افزار مربوطه، در بهینه‌سازی چرخه‌های عمر محصولات و پشتیبانی از عملیات تولید بدون نقص، دخیل است.

سلامت

 همانطور که بیماران به طور گسترده‌ ای به پزشکی از راه دور و پرونده‌های پزشکی الکترونیکی اعتماد می‌کنند، معمار راه حل با طراحی سیستم‌های مدیریت موثر داده‌های پزشکی که شامل مقادیر بسیار زیادی از اطلاعات پردازش شده هستند و توسعه رابط‌هایی برای اطمینان از روابط خوب بین ارائه دهندگان خدمات بهداشتی و مراجعه کنندگان، مشغول به کار خواهد بود.

حمل و نقل

 با شتاب گرفتن استفاده از خودروهای خودران و فناوری‌های شهر هوشمند، معمار راه حل باید امکان کنترل دیجیتال دستگاه‌های فیزیکی مورد استفاده در این حوزه را فراهم کند.

با این حال، هدف کلی و مشترک معماران راه حل در هر صنعتی که در آن مشارکت دارند، هماهنگی جنبه‌های فنی و تجاری نرم‌افزار یک شرکت می باشد.

وظایف معمار راه حل

وظایف معمار راه حل با نقش مدیریتی قابل مقایسه است زیرا باید به بسیاری از وظایف مختلف بپردازد که به اختصار به شرح این وظایف می پردازیم:

وظایف معمار راه حل
  • جزیه و تحلیل محیط فناوری موجود

 باید تصویر جامع و روشنی از نرم‌افزار و سخت‌افزاری که یک سازمان از آن ها استفاده می‌کند، بدست آورد تا بفهمد کدام عناصر نیاز به بهبود دارند و کدام باید به طور کامل جایگزین شوند. 

  • به‌روزرسانی همگام با پیشرفت‌های فعلی

باید تحقیقات منظمی برای یافتن فناوری‌های نوین انجام دهد و بررسی کند که چگونه این فناوری ها می‌توانند در حل و فصل وظایفی که به آن‌ها واگذار شده‌اند، مؤثر باشند. 

  • ارزیابی قابلیت اجرای راه حل‌های جدید

باید ارزیابی کند نرم‌ افزاری که پیشنهاد می‌دهد چگونه با نرم‌افزار فعلی و زیرساختی که در آن اجرا می‌شود، یکپارچه خواهد شد. 

  • ارزیابی قابلیت اجرای تجاری راه حل‌های جدید

نه تنها تأثیر فناوری مورد نظر باید بررسی شود، بلکه تأثیر راه حل جدید بر فرآیندهای کلیدی کسب‌وکار نیز باید مورد توجه قرار گیرد. 

  • تجزیه و تحلیل ویژگی‌های شرکت

 اصول کاری شرکت و مخاطبان هدفی که با آن کار می‌کند و همچنین روند بازار کنونی در این حوزه را درک کند. 

  • تعریف و مستندسازی مشخصات و الزامات راه حل

ویژگی‌های راه حل آینده را شرح دهد و مراحل توسعه و اجرای آن‌ها را طراحی کند. 

  • بررسی محدودیت‌های پروژه

باید بداند که چه محدودیت هایی را برای کاهش خطرات احتمالی اعمال کند و روش های جایگزین برای انجام کار را شناسایی کند. 

  • ایجاد یک نمونه اولیه از راه حل

یک مدل از راه حل هایی که قصد دارد در آینده آن ها را اجرا کند، ایجاد می کند. 

  • مشاوره در انتخاب Tech Stack

 باید با تکنولوژی‌هایی که برای حل مسائل پیش آمده از آن ها استفاده می کند آشنا باشد. 

  • پیشگیری از ریسک ها

نه تنها باید موانع را پیش‌بینی کند، بلکه باید بداند چگونه آن‌ها را از بین ببرد و در صورت بروز مشکلات آن‌ها را برطرف کند. 

  • اطلاع رسانی در مورد تمام جوانب پروژه با سهام‌داران

باید مدیران عامل و اعضای تیم پروژه را از آنچه در حال حاضر اتفاق می‌افتد و آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد، آگاه کند. 

  • نظارت بر اجرای پروژه

 باید بر توسعه راه حل، از ایجاد چارچوب همکاری تا رفع مشکلات فنی که پیش می‌آیند، کنترل داشته باشد. 

برای انجام وظایف زیادی که یک معماران راه حل نرم افزار باید انجام دهند ، نیاز به داشتن دامنه گسترده‌ای از شایستگی‌ها و مهارت‌ها است .

وظایف معمار راه حل

 

مهارت های معمار راه حل

 

تخصص فنی

معماران راه حل باید در تخصص‌های پایه IT شامل موارد زیر  تجربه عملی داشته باشند(حداقل ۶ سال سابقه ):

  • سیستم‌های کامپیوتری و سیستم‌عامل
  • طراحی معماری نرم‌افزار
  • طراحی زیرساخت و مدیریت شبکه
  • پلتفرم‌های وب
  • محاسبات ابری
  • مدیریت سخت‌افزار
  • مدیریت پایگاه داده
  • روش‌های DevOps
  • مدیریت محصول
  • امنیت سیستم و داده ها
    مهارت های معمار راه حل

    مهارت‌های تحلیلی عالی

    معماران راه حل باید بتوانند دیدی جامع داشته باشند تا ببینند چگونه اجزای مختلف و فرآیندهای تجاری با هم کار می‌کنند. هیچ جزئیاتی نباید از نگاه جستجوگر آن‌ها مخفی بماند تا محل خود را در میان عناصر مهم دیگر پیدا کند. علاوه بر این، معمار راه حل باید به طور مداوم به استراتژی کلی شرکت و اهدافی که سازمان قصد دارد به آنها دست یابد، توجه داشته باشد و این دیدگاه را با جنبه فنی پروژه هماهنگ کند.

    مهارت‌های مدیریت منابع و پروژه

     توسعه پروژه به تنهایی خارج از حوزه مسئولیت معماران راه حل است، اما آن‌ها مسئول انجام به موقع زمان بندی و استفاده بهینه از منابع (مالی، فنی و انسانی) هستند. با تمرکز بر نتایج کسب‌وکار، معماران راه حل باید مناسب ترین راه حل را انتخاب کنند و راه‌حل‌هایی را که احتمال دارد نتیجه مورد انتظار را به دست نیاورد، کنار بگذارند. علاوه بر این، معماران راه حل باید دید طولانی‌مدت نسبت به پروژه را حفظ کنند تا فرصت‌های ارتقاء آن را پیش‌بینی کنند و قابلیت اجرای تغییرات کوچک و بزرگ را داشته باشند.

    مهارت‌های مدیریت ریسک

    معماران راه حل باید قادر باشند نه تنها تأثیرات تجاری و فنی راه حلی که ارائه می‌دهند را ارزیابی کنند، بلکه هر نوع ریسکی که ممکن است به وجود آید – امنیت، سازگاری، عملیاتی، مالی و غیره – را نیز بررسی کنند.

     مهارت ارتباطی موثر

    اگرچه مهارت‌های ذکر شده مهم هستند، اما اگر یک معمار راه حل نتواند به طور موثر با سایر افراد درگیر در پروژه ارتباط برقرار کند، به موفقیت نخواهد رسید. معماران راه حل با مدیران، توسعه‌دهندگان، تیم‌های پروژه، معماران سازمانی و نرم‌افزار، و تعدادی از سهام‌داران که هر کدام  وظایف، دیدگاه‌ها، ترجیحات و ارزش‌های خاص خودشان را دارند، همکاری می‌کنند. بنابراین، معماران راه حل باید قادر باشند سیاست‌های اتخاذ شده را به آن‌ها ارائه دهند و آماده گوش دادن به بازخورد، توضیح و متقاعد کردن باشند. طبیعتا، تلاش‌های چند وجهی این متخصصان، سزاوار حقوق و دستمزد مناسب است.

    شرکت‌های مدرن به طور گسترده ای از نرم‌ افزارهای پیشرفته برای ارائه جریان کاری موثر و برآورده کردن نیازهای مخاطبان هدف خود استفاده می‌کنند. معماران راه حل باید اهداف کسب‌وکار یک شرکت خاص را با جنبه‌های مختلف نرم‌افزاری که برای این منظور استفاده می‌شود، متعادل کنند.

    طرح کسب و کار چیست و AI چگونه آن بهبود می دهد؟

    طرح کسب و کار چیست و AI چگونه آن بهبود می دهد؟

    طرح کسب و کار (Business Plan) یک سند تخصصی است که شامل جزئیات و برنامه‌ های کسب و کار برای توسعه و رشد آن در آینده می‌ باشد. بیزینس پلن حاوی اهداف، استراتژی‌ها، تحلیل بازار، برنامه‌های مالی، ساختار سازمانی، محصولات و خدمات، رقبا و فرصت‌ها و تهدیدات به کسب و کار است.

    طرح کسب و کار به عنوان یک راهنمای استراتژیک ، به کسب و کارها کمک می کند تا اهداف خود را تعیین کنند، راهبرد های خود را ارتقا دهند و منابع مالی و منابع انسانی لازم برای رشد و توسعه کسب و کار را بهینه کنند. همچنین بیزینس پلن می تواند به کسب و کار در جذب سرمایه گذاران، اعضای تیم و همکاران، تعیین قیمت و استراتژی‌های بازاریابی کمک کند.

    در این مقاله نقش هوش مصنوعی (AI) در بهبود برنامه ریزی کسب و کار را مورد بررسی قرار می دهیم و تأثیر AI در بهبود عملکرد کلی کسب و کار و توسعه استراتژی را بررسی می کنیم.

    برنامه ریزی کسب و کار چیست؟

    برنامه ریزی کسب و کار یک فرآیند سیستماتیک است که سازمان ها با تعیین اهداف، تعریف جهت گیری خود و تخصیص منابع برای دستیابی به آن اهداف، انجام می دهند. این فرآیند شامل  آنالیز محیط داخلی و خارجی، شناسایی فرصت ها و تهدیدات و تدوین استراتژی هایی برای پاسخ به آنها است. مزایای برنامه ریزی کسب و کار بسیار زیاد است، از جمله بهبود تصمیم گیری، افزایش رقابت پذیری در بازار، تخصیص بهتر منابع، افزایش سودآوری و پایداری در بلند مدت.

    برنامه ریزی کسب و کار همچنین به سازمان ها کمک می کند تا ماموریت و چشم انداز خود را مشخص کنند، و اطمینان حاصل کنند که تمامی ذینفعان همسو هستند و  برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش می کنند. این فرآیند یک چارچوب برای اولویت بندی اقدامات و برنامه های سازمان ها فراهم می کند، به گونه ای که زمان و منابع بر روی مهم ترین و مؤثرترین حوزه ها متمرکز شود. علاوه بر این، بیزینس پلن به کسب و کارها اجازه می دهد تا تغییرات بازار، صنعت و چشم انداز رقابتی را پیش بینی کنند و با آن سازگار شوند، به طوری که بتوانند از رقبای خود پیشی گرفته و فرصت های جدید را به دست آورند.

    بیزینس پلن

    نقش AI در طرح کسب و کار

    نقش هوش مصنوعی (AI) در برنامه ریزی کسب و کار یکی از موضوعات مورد علاقه و تحقیقاتی در زمینه مدیریت استراتژیک است. پیش بینی قدرتمند AI به شرکت ها امکان پیش بینی دقیق تر در مورد روند بازار و رفتار مشتریان در آینده را می دهد. با تحلیل حجم بزرگی از داده های گذشته، الگوریتم های AI می توانند الگوها و روندهایی را شناسایی کنند که انسان ها ممکن است قادر به شناسایی آنها نباشند. این امر به سازمان ها اجازه می دهد تا تصمیمات آگاهانه در مورد تخصیص منابع و بهینه سازی فعالیت های خود بگیرند.

    AI همچنین نقش حیاتی در  پیش بینی تحلیل ها دارد، که شامل استفاده از داده ها برای پیش بینی نتایج آینده و تصمیمات پیشگیرانه است. با آنالیز داده ها از منابع مختلف، الگوریتم های AI می توانند الگوها را شناسایی کرده و پیش بینی هایی در مورد رفتار مشتریان، روند بازار و تقاضای محصولات یا خدمات ارائه شده انجام دهند. سپس این اطلاعات می تواند برای برنامه ریزی کسب و کار و توسعه استراتژی استفاده شود.

    آنالیز بی وقفه بازار ، یکی دیگر از حوزه هایی است که AI می تواند با آن، برنامه ریزی کسب و کار را بهبود بخشد. با مانیتورینگ و آنالیز مداوم داده ها از منابع مختلف، الگوریتم های AI می توانند به شرکت ها اطلاعات به روز در مورد شرایط بازار، فعالیت های رقبا و اولویت های مشتریان ارائه دهند. این امر به سازمان ها اجازه می دهد تا استراتژی های خود را تنظیم کرده و تصمیمات به موقع برای حفظ رقابت پذیری بگیرند.

    علاوه بر این، AI می تواند فرآیندهای مختلف طرح کسب و کار را به صورت خودکار انجام دهد و در زمان و منابع صرفه جویی کند.

    با خودکارسازی وظایفی مانند جمع آوری داده ها، آنالیز و گزارش دهی، AI می تواند فرآیند برنامه ریزی را بهینه سازی کرده و سازمان ها را قادر می سازد بر تصمیم گیری های استراتژیک تمرکز کنند.

    مزایای استفاده از AI در طرح کسب و کار (business Plan)

    مزایای طرح کسب و کار

    مزایای ترکیب هوش مصنوعی در طرح کسب و کار آشکار است. فناوری هوش مصنوعی قابلیت تحول فرآیندهای تصمیم گیری را دارد و به شرکت ها در محیطی سریع و داده محور، مزیت رقابتی می دهد. در ادامه، سه مزیت کلیدی هوش مصنوعی در برنامه ریزی کسب و کار ذکر شده است:

    1. بهبود کارایی: یکی از مزایای اصلی یکپارچه سازی هوش مصنوعی در طرح کسب و کار، بهبود کارایی است. سیستم های قدرتمند هوش مصنوعی می توانند وظایف تکراری و زمان بر را خودکار کنند و به کارمندان اجازه دهند تا بر روی فعالیت های استراتژیک و دارای ارزش افزوده تمرکز کنند. به عنوان مثال، هوش مصنوعی می تواند فرآیند آنالیز داده ها را ساده کند و الگوها و روندهایی را از حجم بزرگی از داده ها، شناسایی کند که زمان زیادی برای پردازش آنها توسط انسان ها لازم است. این نه تنها در زمان صرفه جویی می کند، بلکه به شرکت ها کمک می کند تا تصمیمات سریع تر و آگاهانه تری بگیرند.
    2. افزایش دقت: فناوری هوش مصنوعی قابلیت پردازش و آنالیز حجم بزرگی از داده ها را با خطای کم دارد، که منجر به بهبود دقت در ابزارهای بهره وری کسب و کار می شود. برخلاف انسان ها، سیستم های هوش مصنوعی خسته نمی شوند و بر روی مساله ای تعصب ندارند و تضمین می کنند که تجزیه و تحلیل ها یکسان و بی طرفانه باشند. با هوش مصنوعی، شرکت ها می توانند به تحلیل ها و پیش بینی های دقیق اعتماد کنند تا بتوانند پیش بینی های قابل اعتماد تری را ارائه دهند، تخصیص منابع را بهینه کنند و خطرات را کاهش دهند. این سطح دقت می تواند فرآیندهای تصمیم گیری را به طور قابل توجهی بهبود بخشد و در نهایت منجر به نتایج بهتر کسب و کار شود.
    3.  افزایش شخصی سازی: یکی دیگر از مزایای استفاده از هوش مصنوعی در طرح کسب و کار، قابلیت ارائه تجربیات شخصی سازی شده به مشتریان است. الگوریتم های قدرتمند هوش مصنوعی می توانند رفتار، اولویت ها و تاریخچه خرید مشتریان را تجزیه و تحلیل کرده تا پیشنهادات متناسب و کمپین های بازاریابی سفارشی ایجاد کنند. این نه تنها رضایت مشتری را بهبود می بخشد، بلکه احتمال مراجعه دوباره و وفاداری مشتری را افزایش می دهد. با بهره گیری از هوش مصنوعی، کسب و کارها می توانند محصولات، خدمات و پیام های بازاریابی شخصی سازی شده با مشتریان را ارائه دهند و منجر به افزایش نرخ مشارکت شوند.

    ۴. پایش بی وقفه: تکنولوژی هوش مصنوعی کسب و کارها را قادر می سازد تا بدون وقفه داده ها را جمع آوری و  آنالیز کنند و تحلیل به روز در مورد روند بازار، اولویت های مشتری و دید رقابتی به آنها ارائه دهند. با استفاده از ابزارهای  آنالیز هوش مصنوعی، کسب و کارها می توانند بر مکالمات در رسانه های اجتماعی نظارت کرده، بررسی نظرات آنلاین را پیگیری کرده و بازخورد مشتری را به صورت همزمان  آنالیز کنند، به طوری که بتوانند به سرعت استراتژی های خود را تطبیق دهند و در مقابل رقبا پیشی گیرند. با بهره گیری از پایش بی وقفه، کسب و کارها می توانند تصمیمات سریع و مبتنی بر داده  بگیرند و اطمینان حاصل کنند که در یک محیط کسب و کار پیوسته در حال تغییر، همچنان مرتبط و پاسخگو باشند.

    ۵. صرفه جویی در هزینه:  یکپارچه سازی هوش مصنوعی در بیزینس پلن می تواند منجر به صرفه جویی قابل توجهی در هزینه ها شود. سیستم های قدرتمند هوش مصنوعی می توانند وظایف مختلف را خودکار کنند و نیاز به کار دستی و هزینه های مرتبط را کاهش دهند. علاوه بر این، هوش مصنوعی می تواند با شناسایی ناکارآمدی ها و پیشنهاد بهبود آنها، فرآیندها را بهینه کند و در نتیجه  منابع و هزینه ها بهینه سازی شوند. علاوه بر این، هوش مصنوعی می تواند با شناسایی ناهنجاری ها و بی نظمی ها در الگوهای داده ای، از خطاهای پرهزینه و تقلب جلوگیری کند. با بهره گیری از فناوری هوش مصنوعی، کسب و کارها می توانند عملیات خود را بهینه سازی کرده، هزینه ها را کاهش داده و سودآوری خود را بیشتر کنند.

    مزایای یکپارچه سازی هوش مصنوعی در طرح کسب و کار بسیار و تأثیرگذار است. از بهبود کارایی و دقت تا افزایش شخصی سازی و تحلیل های همزمان. کسب و کارها می توانند با بهره گیری از فناوری هوش مصنوعی، دارای مزیت رقابتی شوند. علاوه بر این، صرفه جویی در هزینه های مرتبط با بهره گیری از هوش مصنوعی ، می تواند به موفقیت کلی کسب و کار کمک کند. با پیشرفت هوش مصنوعی، کسب و کارهایی که این فناوری را پذیرفته اند و به طور موثر از آن استفاده کنند، در چشم انداز کسب و کار پیچیده و داده محور، موقعیت خوبی برای رشد خود خواهند داشت.

    آینده برنامه ریزی کسب و کار با AI

    با توجه به یکپارچه سازی بینش های مبتنی بر هوش مصنوعی در فرآیندهای کسب و کار، پتانسیل بسیاری برای بهبود فرآیندهای تصمیم گیری، بهبود کارایی و نوآوری وجود دارد. پیش بینی مبتنی بر  AI، خودکارسازی برنامه ریزی، تجزیه و تحلیل پیش بینی، تصمیم گیری هوشمندانه و یادگیری ماشین در استراتژی، برخی از حوزه های کلیدی هستند که انتظار می رود AI  طرح کسب و کار را متحول کند.

    AI  در استراتژی کسب و کار می تواند اطلاعات را به بینش های عملی تبدیل کند و در  برنامه ریزی کسب و کار باعث تحول فرآیندهای تصمیم گیری شود. پیش بینی قدرتمند AI و تجزیه و تحلیل پیش بینی نقش حیاتی در بهبود طرح کسب و کار دارند.

     با تحلیل حجم بزرگی از داده ها و شناسایی الگوها، الگوریتم های AI می توانند پیش بینی های دقیقی در مورد روند بازار، رفتار مشتریان و پویایی صنعت ارائه دهند. این امر به سازمان ها اجازه می دهد تا تصمیمات آگاهانه را بر اساس پیش بینی های قابل اعتماد بگیرند.

    علاوه بر این، AI  با ارائه بینش ها و پیشنهادات بدون وقفه، تصمیم گیری هوشمند را تسهیل می کند. با بهره گیری از الگوریتم های یادگیری ماشین، کسب و کارها می توانند وظایف روتین را خودکار کرده و زمان ارزشمندی را برای تفکر و تجزیه و تحلیل استراتژیک آزاد کنند. این پتانسیل اتوماسیون، به تصمیم گیرندگان اجازه می دهد تا بر فعالیت های با ارزش که رشد و نوآوری را به دنبال دارند، تمرکز کنند.

     بهره گیری از AI در برنامه ریزی کسب و کار،به کسب و کارها مزیت رقابتی می دهد.سازمان هایی که به طور موثر از فناوری های AI استفاده می کنند، به بینش های عمیق دسترسی پیدا می کنند و این امر به آنها اجازه می دهد تا فرصت ها را قبل از رقبا شناسایی کنند. علاوه بر این، با بهینه سازی تخصیص منابع از طریق پیشنهادات AI، شرکت ها می توانند کارایی خود را بهبود بخشید و به نتایج بهتری دست یابند.

    نتیجه

    در نهایت، یکپارچه سازی هوش مصنوعی در طرح کسب و کار انقلابی در نحوه تصمیم گیری استراتژیک سازمان ها ایجاد کرده است. با استفاده از داده ها و به دست آوردن بینش های ارزشمند، کسب و کارها می توانند عملکرد خود را افزایش دهند و رشد کنند.

    هوش مصنوعی کسب و کارها را قادر می سازد تا اطلاعات را به استراتژی های عملی تبدیل کنند که منجر به بهبود فرآیندهای تصمیم گیری می شود. با پیشرفت تکنولوژی، آینده برنامه ریزی کسب و کار با هوش مصنوعی، پتانسیل زیادی برای بهینه سازی و نوآوری بیشتر دارد.

    با توانایی هوش مصنوعی برای آنالیز مقادیر زیاد داده و ارائه بینش های ارزشمند، روشن است که همچنان نقش مهمی در شکل دادن به آینده بیزینس پلن ایفا خواهد کرد.

    مدیریت خدمات فناوری اطلاعات (ITSM) چیست؟

    مدیریت خدمات فناوری اطلاعات (ITSM) چیست؟

    مدیریت خدمات فناوری اطلاعات (IT Service Management یا ITSM) به مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و فرآیندهایی گفته می‌شود که برای ارائه و مدیریت خدمات فناوری اطلاعات در یک سازمان استفاده می‌شود. این فرآیندها و فعالیت‌ها شامل طراحی، توسعه، ارائه و پشتیبانی خدمات فناوری اطلاعات به کاربران و مشتریان می‌باشد. هدف اصلی مدیریت خدمات فناوری اطلاعات، بهبود عملکرد و کیفیت خدمات فناوری اطلاعات در سازمان و تضمین رضایت کاربران و مشتریان است.

    با توجه به تعاملات روزانه خود با فناوری اطلاعات، مردم اغلب ITSM را به عنوان پشتیبانی اصلی فناوری اطلاعات اشتباه تفسیر می کنند. برعکس، تیم های ITSM بر انواع فناوری محل کار، اعم از لپ تاپ ها، سرورها، نرم افزارهای کاربردی حیاتی برای کسب و کار نظارت دارند.

     

    تیم های IT باید به طور مداوم در حال یادگیری و بهبود باشند. آنها باید احساس ارزش و قدرت کنند تا در سازمان تفاوت ایجاد کنند. به جای پاسخ به قوانین تحمیل شده توسط یک ساختار گزارش دهی لایه ای یا فرایند سفت و سخت، تیم های IT می توانند در مورد مواردی مانند پذیرش SLA ها و نرم افزارهایی که باید پیاده سازی شوند، با اطلاعات کافی تصمیم بگیرند. از آنجا که تیم های IT بهره وری و تحول دیجیتال را امکانپذیر می کنند، تیم های IT قوی برای سازمان های قوی حیاتی هستند. این تیم در مرکز فرایندها و فن اوری های ITSM قرار دارد. پس از تمرکز بر قدرت تیم IT، می توان شیوه ها و قابلیت های منحصر به فرد را برای ارائه خدمات و محصولات به سازمان برای رسیدن به اهداف سازمان از جمله مواردی مانند افزایش درآمد، بهبود کیفیت، کاهش هزینه ها، افزایش بهره وری و بهبود رضایت مشتری ،توسعه داد.

    تیم های موفق IT از چارچوب هایی مانند ITIL (کتابخانه زیرساخت فناوری اطلاعات)برای ساخت رویکردهای خود استفاده می کنند اما در عین حال دقت می کنند که چگونه فرآیندها را به گونه ای تطبیق دهند که با مشتریان شان هماهنگ باشد.

    در نهایت، نرم افزار و تکنولوژی باید از روش های تیم پشتیبانی کنند و تاثیر آنها را تقویت کنند. نرم افزار ITSM خوب به تیم IT کمک می کند تا با همکاری متقابل با تیم های دیگر در سازمان ارتباط برقرار کنند. این امکان را برای کاربران نهایی فراهم می کند که کار های روزمره و عادی خود را به صورت خودکار انجام دهند، بنابراین میتوانند زمان بیشتری را برای تمرکز بر آنچه که برای انها مهم است، صرف کنند. ما همه دیده ایم که فناوری برای ما پیچیدگی های ناخواسته ای ایجاد می کند و باعث ایجاد نارضایتی می‌شود. هنگامی که تکنولوژی به خوبی کار می کند، احساس می کنیم با جادو سروکار داریم، اما در واقعیت، بازتابی از کار سخت تیم هایی است که از آن استفاده می کنند.

     

    ITSM در مقایسه با ITIL و DevOps

     

    تیم های IT از چارچوب های مختلفی برای هدایت کار خود استفاده می کنند. رایج ترین مواردی که ما در مورد آن می شنویم ITSM و DevOps هستند، هرچند مفاهیم متعدد دیگری مانند COBIT، SIAM، IT4IT، Lean وجود دارند و لیست همچنان ادامه دارد.

     

    چه اختصار هایی را باید بدانید؟ در اینجا ما دو چارچوب تاثیرگذار برای تیم های IT مدرن را پوشش می دهیم – ITSM و DevOps – همراه با یک رویکرد مشترک به ITSM. بیایید با تعریف برخی از اصطلاحات کلیدی شروع کنیم.

    ITSM

    همانطور که در بالا ذکر شد، مدیریت خدمات IT به سادگی این است که چگونه تیم های IT ارائه خدمات IT را به مشتریان مدیریت می کنند. رویکرد یک تیم به ITSM می تواند با شیوه های ITIL هماهنگ شود و تحت تاثیر مفاهیم DevOps قرار گیرد.

     ITIL

    ITIL به طور گسترده ای پذیرفته شده ترین رویکرد به ITSM است. ITIL بر روی شیوه هایی برای هماهنگی خدمات IT با نیازهای تجاری تمرکز دارد. ITIL می تواند به سازمان ها کمک کند تا با تحول و مقیاس مداوم سازگار شوند. ITIL 4، به روز رسانی اخیر استانداردهای ITIL، نشان دهنده یک تحول بزرگ برای تیم های IT است. این رویکرد تیم ها را به یک چارچوب کلی، کسب و کار و مشتری محور هدایت می کند و یک رویکرد انعطاف پذیر تر را بر اساس نحوه کار تیم شما تشویق می کند. اصول راهنمای ITIL 4 همکاری، سادگی و بازخورد را ترویج می کند.

    گاهی اوقات ITIL به عنوان “قوانین”  تفسیر می شود در حالی که راهنمایی هایی هستند که برای تفسیر طبق نیاز باز است. اینکه ما نیاز به استفاده از فرایند و مستند سازی کار داریم، به این معنی نیست که ما باید مقدار زیادی سند و بالاسری بوروکراتیک بیش از حد را تولید کنیم. هیچ بهانه ای برای پنهان شدن در پشت فرایندها یا “قوانین” ITIL وجود ندارد.

     DevOps

    DevOps بر ارائه خدمات فناوری اطلاعات تسریع شده توسط شیوه های چابک و ناب تاکید می کند. DevOps همکاری بین تیم های عملیات توسعه و فناوری اطلاعات را بهبود می بخشد، بنابراین سازمان ها می توانند نرم افزار را سریع تر و قابل اعتماد تر بسازند، آزمایش و منتشر کنند. مزایای وعده داده شده شامل افزایش اعتماد، انتشار سریعتر نرم افزار، توانایی حل سریع مسائل مهم و مدیریت بهتر کار برنامه ریزی نشده است.

    اگرچه DevOps شامل توسعه مداوم، یکپارچه سازی و ارائه خودکار است، این مفهوم بر پایه ی ایجاد فرهنگ همکاری بین تیم هایی که تاریخچه فعالیتشان در سازمان به صورت جداگانه بوده است ، تاسیس شده است. بسیاری از مفاهیم و اصول DevOps در مورد دور شدن از تقسیمات قدیمی و همکاری با یکدیگر است.

    ITSM و DevOps معمولا در برابر یکدیگر قرار می گیرند، به عنوان یک تصمیم “یا این یا آن” – “ما یک خانه ITSM یا DevOps هستیم.” در مورد آنچه ITSM و DevOps ارائه می دهند و چگونه می توانند با هم کار کنند، سردرگمی وجود دارد. تیم های مدرن و با عملکرد بالا متوجه می شوند که باید بتوانند هوشمندانه تر و سریع تر کار کنند، اما همچنان به فرایند و کنترل نیاز دارند.

    بهتر است از هر دو رویکرد ITSM  و  DevOps استفاده کنید بدون اینکه به یکی از  آنها پایبند باشید. DevOps بسیار بیشتر از توسعه خودکار است و اهمیت همکاری و فرهنگ بدون سرزنش را ترویج می کند. علاوه بر این، رویکرد ITSM و ITIL نباید به عنوان یک بار مدیریتی مورد استفاده قرار گیرد، بلکه باید به شیوه ای چابک متناسب با نیازهای منحصر به فرد سازمان های مختلف استفاده شود.

     

     

    اهمیت مدیریت خدمات IT

    ITSM به نفع تیم IT شماست و اصول مدیریت خدمات می تواند کل سازمان شما را بهبود بخشد. ITSM منجر به بهبود و افزایش بهره وری می شود. همچنین یک رویکرد ساختار یافته به مدیریت خدمات، فناوری اطلاعات را با اهداف کسب و کار هماهنگ می کند و ارائه خدمات را بر اساس بودجه، منابع و نتایج ، استاندارد می کند. هزینه ها و خطرات را کاهش می دهد و در نهایت تجربه مشتری را بهبود می بخشد.

    برخی از رایج ترین مزایای ITSM  عبارتند از:

    • هماهنگی تیم های IT با اولویت های کسب و کار از طریق معیارهای موفقیت پیگیری می شود.
    • امکان همکاری متقابل دپارتمان ها
    • گرد هم آوردن تیم های IT و تیم های توسعه از طریق روش های کارآمد مدیریت پروژه
    • توانمند سازی تیم های IT برای به اشتراک گذاشتن دانش و بهبود مستمر
    • بهبود هماهنگی درخواست برای خدمات کارامد تر
    • ارتقاء مشتری مداری با فرایندهای سلف سرویس
    • پاسخ سریع تر به حوادث بزرگ و جلوگیری از حوادث اینده
    • همه اینها هزینه ها را کاهش می دهد و منجر به خدمات بهتر می شود.

      فرآیندهای ITSM

      فرآیندهای ITSM

      فرآیندهای ITSM چیست؟ به تازگی نسخه ITIL 4 از توصیه “فرآیندهای” ITSM به معرفی ۳۴ “روش” ITSM تغییر کرده است. استدلال آنها برای این اصطلاحات به روز شده این است که عناصری مانند فرهنگ، فناوری، اطلاعات و مدیریت داده ها را می توان برای به دست آوردن یک چشم انداز جامع از روش های کار در نظر گرفت. این رویکرد جامع تر واقعیت های سازمان های مدرن را بهتر نشان می دهد.

      در اینجا، ما در مورد تفاوت های ظریف در استفاده از شیوه ها یا اصطلاحات فرآیندها نگران نخواهیم بود. آنچه مهم و درست است صرف نظر از چارچوبی که تیم شما دنبال می کند، این است که تیم های خدمات IT مدرن از منابع سازمانی استفاده می کنند و روش های تکراری را برای ارائه خدمات سازگار و کارآمد دنبال می کنند. در واقع، استفاده از “روش” یا “فرایند” چیزی است که ITSM را از IT متمایز می کند.

      برخی از فرآیندهای اصلی ITSM عبارتند از:

       مدیریت درخواست خدمات

      مدیریت درخواست خدمات یک روش تکراری برای رسیدگی به طیف گسترده ای از درخواست های خدمات مشتری مانند درخواست دسترسی به برنامه های کاربردی، پیشرفت های نرم افزاری و به روز رسانی سخت افزار است. جریان کار درخواست خدمات اغلب شامل درخواست های تکراری است و از توانمند کردن مشتریان با شناخت و خودکار سازی وظایف خاص بسیار سود می برد.

      مدیریت دانش

      مدیریت دانش فرایند ایجاد، به اشتراک گذاری، استفاده و مدیریت دانش و اطلاعات یک سازمان است. این موضوع به یک رویکرد چند رشته ای برای دستیابی به اهداف سازمانی با استفاده بهینه از دانش اشاره دارد.

      مدیریت دارایی فناوری اطلاعات

      مدیریت دارایی فناوری اطلاعات (همچنین به عنوان ITAM شناخته می شود) یک فرایند است که به اطمینان از  حسابرسی، استقرار، نگهداری، ارتقاء و دفع دارایی های یک سازمان در زمان مناسب کمک می کند. به طور ساده، این موضوع به معنای اطمینان از پیگیری و استفاده شدن موارد ارزشمند، ملموس و ناملموس در سازمان است. دارایی IT شامل سیستم های سخت افزاری، نرم افزاری و یا اطلاعاتی است که برای یک سازمان ارزشمند است.

      مدیریت حوادث

      مدیریت حادثه فرآیندی است که به یک رویداد برنامه ریزی نشده یا وقفه خدمات پاسخ می دهد و سرویس را به حالت عملیاتی خود باز می گرداند. با توجه به اینکه امروزه تمام سازمان های خدمات نرم افزاری به آن تکیه می کنند، نقاط شکست بالقوه بیشتری نسبت به همیشه وجود دارد، بنابراین این فرایند باید برای پاسخ سریع و حل مسائل آماده باشد.

       مدیریت مشکلات

      مدیریت مشکل فرایند شناسایی و مدیریت علل حوادث در یک سرویس IT است. مدیریت مشکل فقط در مورد پیدا کردن و رفع حوادث نیست، بلکه شناسایی و درک علل اساسی یک حادثه و همچنین شناسایی بهترین روش برای از بین بردن علل ریشه ای است.

       مدیریت تغییر

      مدیریت تغییر تضمین می کند که روش های استاندارد برای مدیریت کارامد و سریع تمام تغییرات در زیرساخت های IT استفاده می شود، چه خدمات جدید، یا مدیریت خدمات موجود یا حل مشکلات در کد. مدیریت تغییرات موثر، زمینه و شفافیت را برای جلوگیری از موانع فراهم می کند، در حالی که ریسک را به حداقل می رساند.

      نرم افزار و ابزار ITSM

      ابزارهای ITSM

      نرم افزار ITSM تیم های IT را قادر می سازد تا با نیازهای کسب و کار هماهنگ شوند و یک رویکرد استراتژیک برای تغییر، تحول و رشد سازمانی داشته باشند. طیف گسترده ای از ابزارهای نرم افزاری ITSM موجود در بازار وجود دارد، از برنامه های مستقل تا خدمات پلتفرم.

      ما اغلب می شنویم که تیم های IT شکایت می کنند که ابزارهای سنتی ITSM که استفاده می کنند انعطاف ناپذیر هستند و در نتیجه سفارشی کردن و سازگاری با نیازهای در حال تحول دشوار است. همچنین ابزارهای مختلفی برای فرآیندهای مختلف ITSM وجود دارد .ابزارهای ماژولار می توانند موانع و سیلوهایی بین افراد ایجاد کنند و ممکن است باعث کاهش دید پذیری در تیم ها شوند. استقرار و مدیریت ابزارهای سنتی ITSM اغلب دشوار است و کاربران نهایی از اتخاذ ابزارهایی که شفاف نیستند اجتناب می کنند، که همچنین منجر به کمبود یا عدم وجود قابلیت های سلف سرویس ITSM می شود.

      انتخاب نرم افزار میز خدمات مناسب برای سازمان شما بسیار مهم است، زیرا میز خدمات پایه و اساس ITSM است. Service Desk رابط بین مشتریان و تیم IT خواهد بود. ITIL یک Service Desk را به عنوان “نقطه تماس بین ارائه دهنده خدمات و کاربران” تعریف می کند. یک میز خدمت معمولی ، حوادث و درخواست های خدمات را مدیریت می کند و همچنین ارتباط با کاربران را مدیریت می کند. Service Desk همچنین باید نقش مهمی در مدیریت سایر فرآیندهای ITSM داشته باشد. در نظر بگیرید که آیا میز خدمات شما و سایر ابزارهای ITSM شرایط زیر را برآورده می کنند:

      • استفاده و راه اندازی آسان : همراه با یک پورتال سلف سرویس واضح و بصری است که درخواست کمک، جستجو دانش و پیگیری پیشرفت در مسائل را آسان می کند.
      • امکانپذیر نمودن همکاری: یک پلتفرم برای توسعه دهندگان و تیم های چند وظیفه ای(Cross-Functional)  برای همکاری با یکدیگر برای حل سریع تر مسئله فراهم می کند.
      •  سازگار شدن با نیازهای شما: به اندازه کافی انعطاف پذیر هستند تا هر فرآیند تصمیم گیری، افزایش سطح مسئولیت و یا تغییری که تیم های IT شما می توانند تصور کنند، را پشتیبانی کنند

      خلاصه

      ITSM در مرکز مدرن سازی سازمان ها قرار دارد. همانطور که ارائه خدمات نرم افزاری شتاب می گیرد، تیم های خدمات IT ، کارکنان و تیم ها را در سراسر سازمان ها قادر می سازد تا ارزش را سریعتر ارائه دهند. نقش تیم IT از “حمایت از کسب و کار”  به “تمایز کسب و کار” تبدیل شده است. وقت آن است که به سمت رویکردهای ITSM حرکت کنیم که بر همکاری، سهولت استفاده و تحویل سریعتر ارزش تاکید دارد.